کارشناسان مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی شهرکرد


متخصصان، علل فوبی یا ترس بیمارگونه افراد را در تجربیات دوران کودکی می‌دانند که در ضمیر ناهوشیار شخص پنهان است اما همچنان از فوبی، بیماری‌‌ای یاد می‌شود که علل مشخصی ندارد.......

بسیاری از افراد در زندگی خود عموما با دو نوع ترس مواجه می‌شوند که ترس نوع اول، یک ترس عادی مانند ترس از تزریق واکسن، ترس از دزد، ترس از مرگ و... است اما ترس نوع دوم که روانشناسان از آن به نام ترس شدید، نامعقول و تهدید‌کننده نام می‌برند، هراسی است که فرد توانایی کنترل روی آن را ندارد و باعث اختلال در زندگی و کاهش بازده کاری‌اش می‌شود که در اصطلاح روانپزشکی به این بیماری هراسگونه، فوبیا گفته می‌شود و جزو دسته اختلالات اضطرابی جا می‌گیرد.
آنچه باید از این اختلال دانست این است که متخصصان، علل فوبی یا ترس بیمارگونه افراد را در تجربیات دوران کودکی می‌دانند که در ضمیر ناهوشیار شخص پنهان است اما همچنان از فوبی، بیماری‌‌ای یاد می‌شود که علل مشخصی ندارد. در این زمینه که چند‌درصد از افراد جامعه ما درگیر این اختلال هستند، آمار موثقی نیست اما آمار‌های بالینی نشان می‌دهد این اختلال در زنان بسیار شایع‌تر از مردان است.
انواع فوبی فوبی اجتماعی: این نوع فوبی یکی از ترس‌های بیمارگونه است که فرد از این‌که در جمع و مکان‌های شلوغ باشد هراس دارد و همچنین ترس شدیدی از این‌که مورد توجه سایرین قرار گیرد به وی دست می‌دهد. این دسته افراد در جمع دستپاچه و کم‌رو می‌شوند و قادر به صحبت کردن نیستند که متخصصان از آن به‌عنوان جمع‌هراسی یا اختلال اضطراب اجتماعی نام می‌برند. حتی شخص در فضاهای در بسته همچون آسانسور نیز دچار هراس می‌شود. افرادی که دچار فوبی اجتماعی هستند، سعی می‌کنند از این مناطق فرار کنند و امنیت را فقط در خانه جست‌وجو می‌کنند.
فوبی از حیوانات: ترس شدید از حیوانات و حشرات از دیگر انواع فوبی است به‌عنوان مثال افرادی که ترس شدیدی از سوسک دارند و با دیدن سوسکی در اتاق حتی بعد از ماه‌های بعد حاضر نمی‌شوند به آن اتاق پا بگذارند یا از رفتن به هر مکانی که احتمال دهند آنجا سوسک دارد اجتناب می‌کنند. بعد از هراس از سوسک، گربه و سگ در جایگاه بعدی این نوع فوبی قرار دارند، به‌طوری‌که حتی کوچک‌ترین و بامزه‌ترین این حیوانات می‌توانند برای آن‌ها ترس مهیبی را ایجاد کنند.
فوبی از ارتفاع و بلندی: ترس شدید از بلندی و ارتفاع یکی از رایج‌ترین فوبی‌هاست. این دسته از افراد ارتفاع ساختمان، بناها، کوه‌ها را بسیار بیشتر از آنچه هست می‌بینند و به همین دلیل است که هراس بیشتری هم دارند.
فوبی از پرواز: این ترس نیز یکی از شایع‌ترین ترس‌های غیرمعقول است که افراد از سوار شدن به هواپیما پرهیز می‌کنند. جالب آن است که مرگ‌های ناشی از سقوط هواپیما یک در 20‌هزار است اما مرگ در سوانح رانندگی یک در 100 است.
فوبی از دندانپزشکی: در حدود 10‌درصد افراد به دلیل ترس و واهمه‌ای که از دندانپزشکی دارند از رفتن به مطب سر باز می‌زنند که البته دلایل آن را می‌توان تجربیات گذشته، سروصدای مته و وسایل دندانپزشکی دانست. فوبی از تاریکی و خاموشی: ترس کودکان از تاریکی، ترسی طبیعی و رایج است که بعد از مدت زمانی و با بزرگ‌تر شدن، این ترس فراموش می‌شود. اما گاهی ممکن است ترس از تاریکی باعث یک‌سری توهمات شود که فرد را از زندگی روزمره‌اش ساقط کندميگناir که متاسفانه تا بزرگسالی نیز ادامه خواهد داشت و این ترس طبیعی جای خود را به ترسی غیرمنطقی و شدید می‌دهد. به گونه‌ای که وقتی فرد در مکانی تاریک قرار می‌گیرد نشانه‌های فیزیولوژیک شدیدی را از خود نشان می‌دهد.البته خارج از ترس‌های غیرمعقول، فوبی‌های دیگری از جمله ترس از مار، رعد و برق، دیگران و... وجود دارد که به نسبت سایر فوبی‌ها در افراد کمتر دیده می‌شود.
رفتار درمانی: بهترین درمان علایم و نشانه‌های افراد مبتلا به اختلال فوبی به دو جنبه فیزیولوژیکی و روانی تقسیم می‌شوند. از منظر فیزیولوژیکی فرد دچار لرزش، عرق، تنگی نفس، درد قفسه سینه و افزایش ضربان قلب و از نظر روحی و ذهنی دچار عدم کنترل، نیاز شدید به فرار کردن و توهمات نابود‌کننده می‌شود. در نتیجه افرادی که با فوبی‌ها درگیر هستند در زندگی روزمره‌شان اختلال دارند و باید حتما تحت درمان و معالجه قرار گیرند. اختلال فوبی برخلاف بعضی از بیماری‌های روانی که درمانی قطعی ندارد، قابل درمان است و بسیاری از روانکاوان، روانپزشکان از درمان‌های دارویی و غیردارویی به صورت مکمل استفاده می‌کنند. اما از آنجا که این اختلال ریشه در تجربیات کودکی دارد، رفتاردرمانی بهترین نوع درمان برای این بیماری محسوب می‌شود. رفتاردرمانی شامل تکنیک‌هایی چون مواجهه‌سازی با موقعیت، هیپنوتیزم و ریلکسیشن است که در روند بهبود این اختلال کمک شایانی خواهد کرد. البته ناگفته نماند که فوبی‌های اجتماعی نسبت به سایر فوبی‌ها دوره درمانی طولانی‌تری دارند.
نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: چهار شنبه 30 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

آشنایی با داروهای ضد افسردگی و عوارض آنها

امروزه، متأسفانه بیماری افسردگی  یكی از بیماری های رایج در میان اقشار مختلف مردم است. در بیماری افسردگی واكنش ها غیر طبیعی هستند. یعنی انسان در برابر ناملایمات و شكست ها بیش از حد افسرده می شود. و زمان افسردگی نیز طولانی تر از دیگران ، در همین شرایط است . علل ابتلا به این بیماری  ، ارث ، تغییرات شیمیایی مغز ، از دست دادن والدین در كودكی و حوادث ناخوشایند زندگی ، بیماری های جسمی مختلف و استفاده از بعضی داروهاست. جهت درمان ، بهترین راه ، دارو درمانی  است.

با توجه به این كه گاه لازم است از شش ماه تا سه سال این داروها مصرف شود تا درمان كامل صورت گیرد تصمیم گرفتیم تمام  داروهای ضد افسردگی را به همراه عوارض جانبی شان معرفی نماییم تا بخصوص از ایجاد تداخلات دارویی در بیماران افسرده جلوگیری شود.

داروهای ضد افسردگی چه نوع داروهایی هستند؟

داروهای ضد افسردگی ، گروهی از داروها هستند كه برای درمان بیماران افسرده مورد استفاده قرار می گیرند به طوری كه  وضعیت روحی بیشتر بیماران افسرده با استفاده از این داروها  بسیار بهتر شده است.

 

عملكرد داروهای ضد افسردگی به چه صورت است؟

این گروه از داروها برخی ازمواد شیمیایی را در مغز كاهش می دهند. این مواد شیمیایی تحت عنوان نرو ترانسمیترneuro transmitters خوانده می شود. برای عملكرد طبیعی ، مغز به این نرو ترانسمیترها نیاز دارد. داروهای ضد افسردگی با قرار دادن این نرو ترانسمیترها ( مواد شیمیایی طبیعی ) در دسترس مغز،  به بیماران افسرده كمك زیادی می كنند.

آیا داروهای ضد افسردگی عوارضی جانبی نیز دارند؟

همانند سایر داروها، داروهای ضد افسردگی ممكن است عوارضی جانبی را در فرد مصرف كننده ایجاد كنند. البته كلیه افراد مصرف  كننده به این عوارض جانبی مبتلا  نمی شوند. هر نوع عارضه جانبی كه فرد ، به آن مبتلا می شود بستگی به داروی انتخابی پزشک  برای فرد افسرده  دارد.

چند نوع داروی ضد افسردگی وجود دارد؟

امروزه انواع مختلفی از داروهای ضد افسردگی ساخته شده است، معمولی ترین گروه های دارویی عبارت اند از:

1- داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای

2- داروهایی كه به طور انتخابی مهار كننده های سرتونینی را تحریك می كنند یا SSRIS

3- مهار كننده های مونوآمینواكسید ازMAOIS

4- سایر گروه های دارویی.

داروهای سه حلقه ای جهت درمان طولانی مدت افسردگی مورد استفاده قرار می گیرد. از داروهای این گروه می توان به داروی آمی تریپتیلینAmitriptyline ( با نام تجاری الاویلElavil ) ؛ دیسیپرامین Desipramine ( با نام تجاری نووپرآمینNovopramine) ؛ ایمی پرامینImipramine ( با نام تجاری جانیمین ، توفرانیلJanimine / Tofranil) و نورتریپتیلینNortriptyline ( با نام تجاری پاملور،Pamelor ) اشاره كرد.

 

معمولترین عوارض جانبی این گروه دارویی عبارت اند از.........

تبیان


ادامه مطلب
نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: جمعه 19 اسفند 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 درخصوص روشهای کاهش ترس از امتحان نظرات مختلفی وجود دارد که مهمترین آنها به شرح زیر می‌باشند:
ایجاد محیطی آرام و به دور از تشنج

علاوه بر تلاش والدین برای ایجاد چنین محیطی برای مطالعه فرزندان ، فرزندان نیز بایستی کوشش نمایند.
تنظیم برنامه خواب و استراحت

برخی با این تصور که هنگام امتحانات برای مطالعه بیشتر اصلا نباید خوابید و یا خیلی کم خوابید ، خود باعث خستگی ذهنی و در نتیجه فراموشی بیشتر در مطالب خوانده شده می‌گردند. کاهش زمان خواب در حد متعادل مطلوب است، اما افراط در آن هرگز مفید نخواهد بود.
پرهیز از کاهش تغذیه

افراط و تفریط در تغذیه اثرات نامطلوبی در بر خواهد داشت. بایستی با خواب و استراحت کافی و نیز تغذیه مناسب ، از لحاظ روحی و جسمی ، خود را آماده امتحان کرد.


ادامه مطلب
نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: جمعه 28 بهمن 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

بیماری میگرن چیست؟

 

میگرن یکی از علل سردرد است. بیشتر کسانی که به میگرن دچار هستند، دچار حمله‌های پی در پی سردرد برای مدت چندین سال می‌باشند. سر درد میگرن بیشتر به گونه تپش‌دار (ضربان دار) بوده اغلب با تهوع و اختلالات بینایی همراه است. گر چه بیشتر موارد میگرن می‌تواند شدید باشد ولی گاه سردرد میگرن خفیف است.

چرایی ایجاد میگرن

هنوز چرایی ایجاد این سردرد مشخص نشده‌است. درد میگرن در اثر تورم رگ‌های خونی و اعصاب اطراف مغز که به ساقه مغز سرشناس است ایجاد می‌شود. به نظر می‌آید یک ماده شیمیایی موجود در مغز به نام سروتونین نقش اصلی را در این بیماری داشته باشد.البته برخی پژوهش‌های تازه نشان داده‌است نقص ژنتیکی می‌تواند در بروز این بیماری نقش داشته باشد.پژوهشگران ژن معیوبی را در بین گروهی از بیماران میگرنی یافتند که می‌تواند علت اصلی دردهای میگرنی باشد.


ادامه مطلب
نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

هر زن و شوهرى طبعا دو گونه فاميل دارند: اول كسانى كه از لحاظ رفاه زندگى و وضع مادى بهتر و بااتر از ايشانند؛ دوم كسانى كه از اين لحاظ در مر تبه پست تر و پايين ترى قرار دارند.
دستور اسام اين است كه هر زن و شوهرى بايد بيشتر به ديدار دسته دوم بروند و وضعيت آنها را در نظر بگيرند و درباره آنهافكر كنند كه:ياد غمهاى ديگران هر دم دل شكيبا كند به مردن غم تا همواره از زندگى خود خوشدل و راضى و فارغ از هر دغدغه و اضطرابى باشند و شكر خداى خود را بجاى آورند كه:به هر حال مر بنده را شكر به كه بسيار به باشد از بد بترو با دسته اول كمتر رفت و آمد كنند بلكه رفت و آمد با آنها بايد به مقدار رعايت فريضه صله رحم و اجتناب از گناه قطع رحم باشد و در همان حال هم بايد به رزق و برق زندگى آنها از هر راهى كه شد نباشند، كه اگر چنان كنند، زندگى آرام و آسوده خود را به دست خويش نا آرام و مشوش مى كنند، دل شاداب و خرم خود را غمگين و افسرده و چهره شاداب و با طراوت خويش را زرد و پژمرده مى كنند و در آخر كار، اعصاب خود راضعيف و عمر خود را كوتاه نموده، اجل زود رس به سراغشان مى آيد.


ادامه مطلب
نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

كودكان بیش فعال


امروزه‌ بسیاری‌ از مادران‌ و پدران‌ از شیطنت‌ بسیار زیاد كودكانشان‌ شكایت‌ دارند. آنها اظهار می ‌دارند كه‌ فرزندشان‌ مرتب‌ در حال‌ حركت‌ و فعالیت‌ است‌ و نوعی‌ حالت‌ بی‌ قراری‌ و ناآرامی‌ در او مشاهده‌ می ‌كنند. برخی‌ از این‌ والدین‌ از فقدان‌ تمركز حواس‌ و ضعف‌ درسی‌ كودك‌ نیز صحبت‌ می‌ كنند. آنها علت‌ این‌ فعالیت‌ بیش‌ از اندازه‌ را نمی ‌دانند و مرتب‌ فرزندشان‌ را مورد سرزنش‌ قرار می‌ دهند. این‌ كودكان‌ بعضاً مورد انتقاد و تنبیه ‌ بسیار زیاد قرار می ‌گیرند. عده‌ای‌ از پدر و مادرها كنترل‌ خود را از دست‌ می ‌دهند و این‌ كودكان‌ را به‌ شدت‌ كتك‌ می‌ زنند یا آنها را تهدید می ‌كنند. در این‌ نوشتار سعی‌ شده‌ است‌ پدیده‌ بیش ‌فعالی‌ در كودكان‌ توضیح‌ داده‌ و راه‌های‌ برخورد مناسب‌ با این‌ حالت‌ ارائه‌ شود.

اختلال‌ بیش‌ فعالی‌ كه‌ در اغلب‌ موارد با نقص‌ توجه‌ همراه‌ است، معمولاً در دوران‌ كودكی‌ بروز می‌ كند. تشخیص‌ این‌ اختلال‌ در سنین‌ زیر پنج‌ سال‌ قدری‌ مشكل‌ است زیرا امكان‌ دارد با رفتارهای‌ طبیعی‌ و شیطنت ‌آمیز كودكان‌ اشتباه‌ گرفته‌ شود. با این ‌حال، متخصصان‌ می‌ توانند این‌ اختلال‌ را تشخیص‌ دهند و پیش‌ بینی‌های‌ لازم‌ را به‌ عمل‌ آورند. این‌ اختلال‌ با فعالیت‌ بیش‌ از اندازه، خرابكاری‌ و آزار رساندن‌ همراه‌ است.



 


ادامه مطلب
نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: جمعه 16 دی 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

خداوند دید مرد گرسنه است نان را آفرید دید تشنه است آب را آفرید دید در تاریکی است

نور را آفرید دید هیچ مشکل دیگه ای نداره زن را آفرید!

-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-

بیشتر مردها آرزوی بزرگ دارند ، اول داشتن خونه ، دوم داشتن ماشین برای فرار از خونه!!

-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-

ریشه ی تمام نزاعها سه چیزند : زر ، زن ، زمین !!!

-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-

کابینه زندگی مشترک:

زن=وزیر سلب آسایش ، شوهر= وزیر کار ، مادر زن= وزیرجنگ ، مادر شوهر=وزیر

اغتشاشات ، خواهر زن= جاسوس دو جانبه ، خواهر شوهر= وزیراطلاعات و بازرسی

پدر زن= وزیر ارشاد ، پدر شوهر= رئیس تشخیص مصلحت !

 


ادامه مطلب
نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: شنبه 10 دی 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

کشاورز دانا

یکی از کشاورزان منطقه ای، همیشه در مسابقه‌ها، جایزه بهترین غله را به ‌دست می‌آورد و به ‌عنوان کشاورز نمونه شناخته شده بود. رقبا و همکارانش، علاقه‌مند شدند راز موفقیتش را بدانند. به همین دلیل، او را زیر نظر گرفتند و مراقب کارهایش بودند. پس از مدتی جستجو، سرانجام با نکته‌ عجیب و جالبی روبرو شدند. این کشاورز پس از هر نوبت کِشت، بهترین بذرهایش را به همسایگانش می‌داد و آنان را از این نظر تأمین می‌کرد. بنابراین، همسایگان او می‌بایست برنده‌ مسابقه‌ها می‌شدند نه خود او!

کنجکاویشان بیش‌تر شد و کوشش علاقه‌مندان به کشف این موضوع که با تعجب و تحیر نیز آمیخته شده بود، به جایی نرسید. سرانجام، تصمیم گرفتند ماجرا را از خود او بپرسند و پرده از این راز عجیب بردارند.

کشاورز هوشیار و دانا، در پاسخ به پرسش همکارانش گفت: «چون جریان باد، ذرات بارورکننده غلات را از یک مزرعه به مزرعه‌ دیگر می‌برد، من بهترین بذرهایم را به همسایگان می‌دادم تا باد، ذرات بارورکننده نامرغوب را از مزرعه‌های آنان به زمین من نیاورد و کیفیت محصول‌های مرا خراب نکند!»

همین تشخیص درست و صحیح کشاورز، توفیق کامیابی در مسابقه‌های بهترین غله را برایش به ارمغان می‌آورد.

“گاهی اوقات لازم است با کمک به رقبا و ارتقاء کیفیت و سطح آنها، کاری کنیم که از تأثیرات منفی آنها در امان باشیم”.


نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: جمعه 9 دی 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

سرنوشت

 

در طول نبردی مهم و سرنوشت ساز ژنرالی ژاپنی تصمیم گرفت با وجود سربازان بسیار زیادی که داشت حمله کند. مطمئن بود که پیروز می شوند اما سربازانش تردید داشتند و دودل بودند.

 

در مسیر میدان نبرد در معبدی مقدس توقف کردند. بعد از فریضه دعا که همراه سربازان انجام شد ژنرال سکه ای در آورد و گفت:” سکه را به هوا پرتاب خواهم کرد اگر رو آمد، می بریم اما اگر شیر بیاید شکست خواهیم خورد”.

 

“سرنوشت خود مشخص خواهد کرد”.

 

سکه را به هوا پرتاب کرد و همگی مشتاقانه تماشا کردند تا وقتی که بر روی زمین افتاد و همه در کمال خوشحالی دیدند که رو بود. سربازان از فرط شادی از خود بی خود شدند و کاملا اطمینان پیدا کردند و با قدرت به دشمن حمله کردند و پیروز شدند.

 

بعد از جنگ ستوانی به ژنرال گفت: “سرنوشت را نتوان تغییر داد(انتخاب کرد با یک سکه)”

 

ژنرال در حالی که سکه ای که دو طرف آن رو بود را به ستوان نشان می داد جواب داد:” کاملا حق با شماست”.

 

خوشبختی

 

مادام “آنیستا” به سراغ دکتر “برگمن” رفت و گفت: نمی دانم چرا همیشه افسرده ام و خود را زنی بدبخت می دانم. چه دارویی برایم سراغ داری آقای دکتر؟

 

دکتر “برگمن” قدری فکر کرد و سپس گفت: “مادام تنها راه علاج شما این است که پنج نفر از خوشبخت ترین مردم شهر را بشناسی و از خانه هر کدام آنها یک تکه سنگ بیاوری، به شرط اینکه از زبان آنها بشنوی که خوشبخت هستند. “زن رفت و پس از چند هفته به مطب دکتر برگشت، اما این بار اصلاً افسرده نبود. او به دکتر گفت: “برای پیدا کردن آن پنج نفر، به سراغ پنجاه نفر که فکر می کردم خوشبخت ترینها هستند رفتم، اما وقتی شرح زندگی همه آنها را شنیدم، تازه فهمیدم که خودم از همه خوشبخت تر هستم!”


نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: جمعه 9 دی 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

وسواس فکری-عملی بیماری است که در آن فرد افکاری ناخواسته داشته و اعمالی را بارها و بارها تکرار می کند. همه ی ما در زندگی عادی خود، عادات و روتین های بخصوصی داریم، مثل مسواک زدن دندان هایمان قبل از خواب. اما، افرادی که مبتلا به این روان رنجوری هستند، عادات رفتاری دارند که سد راه زندگی روزانه شان است.
اکثر افراد مبتلا به این روان رنجوری، خود می دانند که افکار و اعمالشان بی معنا و غیر ضروری است، اما قادر به نادیده گرفتن آن یا خودداری از انجام آن نیستند.


وسواس فکری چیست؟

وسواس فکری شامل ایده ها، نظرات، انگیزه هایی است که مرتباً به ذهن فرد هجوم می آورد. فردی که مبتلا به این روان رنجوری است، به هیچ عنوان دوست ندارد چنین افکاری داشته باشد و آنها را آزار دهنده می داند، اما قادر به کنترل آنها نیست. گاهی اوقات این افکار هر از گاهی به سراغ فرد می آیند و گاهی اوقات مرتباً ذهن او را اشغال می کنند.

وسواس عملی چیست؟

افکار وسواسی فرد را مضطرب و هراسان می کند. این افراد سعی می کنند با انجام اعمالی بخصوص بنابر قانونی که برای خود می سازند، از شر این افکار خلاص شوند. این رفتارها، وسواس عملی نامیده می شود. برای مثال، فرد مبتلا به این روان رنجوری، ممکن است افکار وسواسی درمورد ترس از میکروب داشته باشد، از اینرو بعد از رفتن به توالت، دستهای خود را بارها و بارها می شوید. انجام این اعمال باعث میشود تا این افکار به طور موقت از فرد دور شوند. اما وقتی این اضطراب و ترس بازمیگردد، کار فرد مبتلا دوباره از نو آغاز می شود.

 

برخی وسواس های فکری متداول
ترس از میکروب و کثیفی
اهمیت دان زیاد به نظم، دقت و درستی
نگرانی از اینکه کاری به خوبی انجام نشده باشد، حتی وقتی فرد می داند که این مسئله صحت ندارد
ترس از افکار شیطانی و گناهکارانه
فکر کردن تمام مدت درمورد یک صدا، تصویر، کلمه یا عدد بخصوص
نیاز به اطمینان مجدد
ترس از صدمه زدن به یکی از اعضاء خانواده با یکی از دوستان

برخی وسواس های عملی متداول

شستن و تمیز کردن، مثل شستن دست ها، دوش گرفتن یا مسواک زدن مداوم.
چک کردن مداوم قفل در و پنجره برای اطمینان یافتن از اینکه قفل هستند یا نه.
تکرار یک عمل، مثل رفتن و آمدن مدام، نشستن و پا شدن، یا دست زدن به یک چیز بخصوص برای دفعات زیاد.
منظم و مرتب کردن چیزها به طرق معین
اعدادی را مداوم حساب کردن
نگاه داشتن روزنامه ها، ایمیل ها یا چیزهایی که دیگر مورد نیاز نیست.
مدام به دنبال تصدیق و تایید دیگران بودن.

میزان شیوع بیماری

سالهای متمادی، این روان رنجوری بیماری بسیار نادر بود. تعداد دقیق افراد مبتلا به آن پنهان نگاه داشته می شد، چراکه مردم از روی خجالت مشکل خود را با کسی مطرح نمی کردند. تحقیقات اخیر نشان داده است حدوداً 3 میلیون نفر از آمریکایی بین سنین 18 تا 54 سال ممکن است در طول زندگی خود دچار این بیماری شوند. این بیماری مردان و زنان را به میزان مساوی مبتلا می کند.

علل بیماری

کسی تا به حال علت روشن و آشکاری برای ابتلا به وسواس فکری-عملی پیدا نکرده است. برخی تحقیقات ثابت کرده است که احتمالاً بعضی مواد شیمیایی موجود در مغز، که سِروتونین خوانده می شوند از انجام کاری به طور مکرر توسط فرد جلوگیری به عمل می آورد. فرد مبتلا به این رواتن رونجوری ممکن است میزان کافی سِروتونین در مغز نداشته باشد. بعضی از این بیماران با استفاده از داروهایی که میزان سِروتونین را در مغز افزایش می دهد، تقریباً بهبود می یابند.


سایر بیماری های مرتبط با وسواس فکری-عملی

افراد مبتلا به این روان رنجوری معمولاً مبتلا به سایر اضطراب ها مثل فوبیا (ترس بی پایه و اساس) –مثل ترس از عنکبوت یا ترس از پرواز کردن) و یا حملات وحشتزدگی نیز می باشند.
این افراد همچنین ممکن است مبتلا به افسردگی، اختلال تغذیه، یا اختلال در یادگیری مثل خوانش پریشی نیز باشند.
داشتن یک یا دو مورد از این بیماری ها باعث دشوارتر شدن تشخیص و درمان میشود. از اینرو، بهتر درمورد هر علائمی که در خود مشاهده می کنید، با پزشک خود مشورت کنید، حتی اگر آن اختلال باعث خجالت شما شود.



ادامه مطلب
نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: جمعه 9 دی 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

افکار دیگران!
مردی در کنار جاده، دکه ای درست کرد و در آن ساندویچ می فروخت.
چون گوشش سنگین بود، رادیو نداشت، چشمش هم ضعیف بود، بنابراین روزنامه هم نمی خواند.
او تابلویی بالای سر خود گذاشته بود و محاسن ساندویچ های خود را شرح داده بود.
خودش هم کنار دکه اش می ایستاد و مردم را به خریدن ساندویچ تشویق می کرد و مردم هم می خریدند.
کارش بالا گرفت لذا او ابزار کارش را زیادتر کرد.
وقتی پسرش از مدرسه نزد او آمد .... به کمک او پرداخت.
سپس کم کم وضع عوض شد.
پسرش گفت: پدر جان، مگر به اخبار رادیو گوش نداده ای؟ اگر وضع پولی کشور به همین منوال ادامه پیدا کند کار همه خراب خواهد شد و شاید یک کسادی عمومی به وجود می آید.
باید خودت را برای این کسادی آماده کنی.
پدر با خود فکر کرد هر چه باشد پسرش به مدرسه رفته به اخبار رادیو گوش می دهد و روزنامه هم می خواند پس حتماً آنچه می گوید صحیح است.
بنابراین کمتر از گذشته نان و گوشت سفارش داده و تابلوی خود را هم پایین آورد و دیگر در کنار دکه خود نمی ایستاد و مردم را به خرید ساندویچ دعوت نمی کرد.
فروش او ناگهان شدیداً کاهش یافت.
او سپس رو به فرزند خود کرد و گفت: پسرجان حق با توست.
کسادی عمومی شروع شده است.

آنتونی رابینز یک حرف بسیار خوب در این باره زده که جالبه بدونید: اندیشه های خود را شکل ببخشید در غیر اینصورت دیگران اندیشه های شما را شکل می دهند. خواسته های خود را عملی سازید وگرنه دیگران برای شما برنامه ریزی می کنند

نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: جمعه 9 دی 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

آ يا مي دانيد اسكيزو فرني چيست؟

اسكيزوفرني از گيج كننده ترين و ناتوان كننده ترين اختلال هاي رواني است. اسكيزوفرني يك سندرم و از نوع باليني محسوب مي شود.اگر بخواهيم اختلالي را نام ببريم كه بيشتر با مفاهيم ديوانگي و جنون تطابق بيشتري داشته باشد،همين اسكيزوفرني است. در اين اختلال بيمار نمي تواند به روابط معنا بدهد،بين افكار و هيجانهاي بيمار همخواني وجود ندارد و آخر اينكه ذهن بيمار پر از انديشه هاي غلط و مفاهيم غير منطقي است .اميل كراپلين اولين كسي بود كه در 1893 ميلادي ، اين اختلال را به عنوان يك سندرم توصيف كرد. اما مفاهيم جديد درباره اين بيماري بيشتر توسط ايوجي بلوئر و كورت اشنايدر شكل گرفته است اميل كراپلين فقط به عنوان يكي از پيشگامان روان پزشكي جديد اين اختلال را به عنوان زوال عقل زود رس بيان كرد و كمي در مورد حالات آن توصيف و تشريح كرد.
ايوجن بلوئر يك روانپزشك سوئيسي بود كه اين اختلال را به عنوان «ديمنشياپريگوس»نام گذاري كرد.اسكيزوفرني يك واژه يوناني محسوب مي شود و اگر بخواهيم اين كلمه را تجزيه كنيم اسكيزو به معني دو نيمه شدن و فرن به معني مغز است .بلوئر اعتقاد داشت كه ويژگي اصلي اين سندرم گسسته شدن كاركردهاي مغز مي باشد. كاركردهاي مغز شامل شناخت ،احساسات و پاسخهاي هيجاني و رفتار مي باشد.علاوه بر اين بلوئر معتقد بود كه اسكيزوفرني داراي چهار ويژگي اصلي مي باشد كه امروزه اين چهار ويژگي تحت عنوان چهار A بلوئر معروف است چهار A Aبه اين معني است كه اول هر اختلال با حرف A شروع مي شود. اين چهار ويژگي عبارتند از:1- همخوانيها (Associotion ) 2- عاطفه (Affect ) 3- دو گانگي احساس يا دو سوگرايي (Ambivalence ). 4-در خود ماندگي (Autism ). يكي ديگر از كساني كه در توسعه و گسترش مفاهيم جديد اسكيزوفرني تاثير بسيار داشت، كورت اشنايدر روان پزشك آلماني است . قابل توجه ترين سهم اشنايدر ، متمايز ساختن برخي ويژگي بود كه هسته اي اصلي تشخيص اسكيزوفرني محسوب مي شود .اين ويژگي ها تحت عنوان نشانه هاي مرضي درجه اول و نشانه هاي مرضي درجه دوم محسوب مي شوند كورت اشنايدر معتقد بود نشانه هاي درجه اول ،فقط مختص اين اختلال است ولي نشانه هاي مرضي درجه دوم را نه فقط در اسكيزوفرني بلكه در ساير سايكوزها و اختلالات غير سايكوتيك از قبيل اختلالات شخصيت ، مي توان يافت .نظريه هاي كراپلين ، بلوئر و اشنايدر در فرم اصلاح شده نظام تشخيصي DSM موثر واقع شده است.
1- سايكوزهاي كوتاه مدت:
با اينكه برخي افراد در حوزه روانپزشكي ، تمايل دارند كه رفتار سايكوتيك را به اسكيزوفرني پيوند بدهند ولي حمله هاي سايكوتيك كوتاه كه تا حد اسكيزوفرني پيشرفت نمي كنند وجود دارد. در DSM IV اختلال سايكوتيك كوتاه مدت يا زودگذر ، در مورد نوعي اختلال سايكوتيك كه از يك روز تا يك ماه به طول مي انجامد به كار رفته است . نوع ديگري از اين سايكوتيك نيز وجود داردكه تحت عنوان سايكوتيك زود گذر پس از زايمان ناميده مي شود. اين اختلال در چهار هفته اول بعد از وضع حمل ظاهر مي شود.

نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: پنج شنبه 8 دی 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

توصیه هایی به گرم مزاج ها در تابستان
افرادی که مزاج شان با تابستان همراهی می‌ کند، نظیر افراد "گرم و تر" و "گرم و خشک" بیش از سایر افراد در روزهای گرم آزرده می ‌شوند،‌ از این رو خوردنی و نوشیدنی در این افراد باید متناسب با مزاج شان و مخالف با فصل باشد.
افراد دارای مزاج گرم ذاهایی چون فلفل و زنجبیل استفاده نکنند.
نوشیدن مایعات سرد، حرارت بدن را کاهش می ‌دهد،‌: استفاده از نوشیدنی ‌های سنتی نظیر آبلیمو، بالنگ، هندوانه، سکنجبین و خیار و آب زرشک برای آرامش اعصاب توصیه می‌ شود.

با اشاره به باور عموم مردم مبنی بر استفاده از خاکشیر برای ایجاد خنکی،: خاکشیر بر خلاف باور عموم، فاقد این خاصیت است، اما فواید درمانی فراوان دیگری دارد و مصرف آن به افراد گرمازده توصیه می‌ شود.

حجم و تعداد دفعات خوردن غذا در افراد دارای مزاج "گرم و تر" و "گرم وخشک" باید کاهش یابد، در ادامه حرکت و سکون بدنی را از عوامل مهم در افزایش و یا کاهش تولید گرما می باشد: میزان فعالیت بدنی این دسته از افراد باید کاهش یابد، چون حرکات اضافه باعث افزایش تولید گرما می ‌شود.


ضرورت تعادل بین خواب و بیداری برای حفظ و یا دفع گرما: خواب، رطوبت بدن را افزایش و کم خوابی، خشکی بدن را افزایش می ‌دهند. از این رو افراد با مزاج گرم باید در فصل تابستان خواب کافی داشته و میزان فعالیت بدنی خود را کاهش دهند.

فعالیت های استرس ‌زا را برای افراد با مزاج گرم در ایام گرم سال مُضر است: ‌این افراد باید با نوشیدن مقادیر کافی مایعات، جریان ادرار و گوارشی مناسبی داشته باشند.

گفتنی است، طب سنتی ایران توصیه هایی برای انواع مزاج ‌ها دارد که از آن جمله می ‌توان به چهار مزاج اصلی گرم و تر، گرم و خشک، سرد و تر و سرد و خشک اشاره کرد که برای حفظ سلامت هر کدام از این مزاج‌ ها در فصول مختلف سال، باید برنامه‌ های خاصی در نظر گرفته شود.
طبیعت سرد و گرم بدن
محققانی که در این زمینه تحقیق کرده‌ اند، معتقدند افراد گرم‌ مزاج به مصرف مواد غذایی سرد تمایل دارند و در صورت مصرف غذاهای گرم مثل شکلات، عسل و خرما، دچار التهاب و گر گرفتگی می ‌شوند و همچنین افرادی که سرد مزاج هستند، با مصرف غذاهای سرد مثل ماست و ترشی دچار ناراحتی‌ هایی نظیر درد استخوان‌ ها یا ضعف و بی‌ حالی می ‌شوند.
بر این اساس است که توصیه می ‌شود افرادی که طبیعت گرم صفراوی یا دموی دارند، غذاهای سرد مصرف کنند تا گرمی آنان تعدیل شود و افرادی که طبع سرد بلغمی یا سوداوی دارند، غذاهای گرم مصرف کنند و یا با مخلوط غذاهای سرد و گرم، اثر سردی و گرمی خنثی شود.

سردی و گرمی که در طب جدید با عنوان غذاهای کم کالری و پُر کالری نام برده می ‌شود، واقعیت غیر قابل انکار است و به عقیده محققان، در صورت پیروی از الگوهای صحیح، افراد از مصرف مواد غذایی مختلف بهره ‌مند خواهند شد.
برخی افراد طبع سرد و برخی دیگر طبع گرم دارند،: هر فرد به صورت تجربی قادر است تا طبیعت خود را شناسایی کند تا بر این اساس، از ناهماهنگی بین مواد غذایی و عوارض حاصل از آن پیشگیری کند. همان طور که گفته شد، افرادی که طبیعت گرم دارند، تحمل گرما را ندارند و به مصرف مواد غذایی خنک و سرد تمایل دارند، زیرا این گونه مواد غذایی انرژی کمتری دارد اما افرادی که طبیعت سرد دارند، سرمایی هستند، آب و هوا و مواد غذایی گرم برای آنان مناسب ‌تر است و تمایل آنان به مصرف مواد غذایی گرم و پُر انرژی است. اساتید طب سنتی در خصوص علت بروز این پدیده در افراد، معتقد هستند مزاج افراد یا مادرزادی و یا اکتسابی است.
صفات مادرزادی مزاج انسان، حاصل ترکیب صفات کیفیتی مزاج والدین و تأثیر محیط در دوران رشد جنینی است. به معنای عام و کلی شامل محیط جغرافیایی و شرایط اقلیمی، تغذیه، میزان خواب و بیداری و فعالیت و استراحت مادر و رویدادهای روانی مادر و... است.
نوع طبیعت افراد وراثتی است،: با توجه به این که در فلسفه طب سنتی، گرمی و سردی کیفیت ‌های فاعله هستند، باید آن ها را در فرآیند توارث ژنی، صفات غالب بدانیم. بنابراین مزاج فرزند یک زوج که هر دو مزاج گرم دارند، حتماً گرم خواهد بود و تنها در صورتی مزاج فرزند آن ها سرد خواهد شد که مادر در دوران بارداری به شدت تحت تأثیر عوامل سردی ‌آور قرار داشته و به بیماری ‌های رحم یا مغز و کبد دچار شده باشد. البته ممکن است فردی که گرم مزاج مادرزادی بوده است، در دوران زندگی‌ اش تحت تأثیر شرایط زیستی و یا روحی و روانی و عارضه ‌های دیگر تغییر مزاج دهد و مزاج جدیدی را اکتساب کند.
از سوی دیگر طبق نظر حکمای طب سنتی ایران، بدن همه موجودات و انسان ها از چهار ماده اصلی ساخته شده است که عبارت هستند از: خاک، آب، هوا و آتش. که هر کدام از این ارکان دارای کیفیت خاص خود می ‌باشد.
کیفیت خاک را سرد و خشک، آب، سرد و تر، هوا، گرم و تر و آتش را گرم و خشک در نظر بگیریم،: " اگر بدن انسان از مقادیر متناسب خاک، آب، هوا و آتش ترکیب شده باشد، مزاج معتدل به ‌وجود می ‌آید و اگر یکی بر دیگری برتری داشته باشد، مزاج‌ های چهار گانه اصلی که عبارت هستند از مزاج سوداوی، بلغمی، دموی و صفراوی، ایجاد می ‌شوند. "
" در شخص سوداوی، خشکی، در بلغمی، سردی و تری و در فرد دموی، گرمی و تری و نهایتاً در شخص صفراوی گرمی و خشکی غلبه دارد که این کیفیات یعنی سردی و گرمی و تری و خشکی موجب بروز علائمی در فرد می ‌شود."
طب جدید در تحقیقات خود در زمینه ریشه ‌های بروز سردی و گرمی در افراد بر تجربه ‌های قدما مهر تأیید زده است، هر چند که تحقیقات در این زمینه اندک است و به گفته دکتر انوشیروانی تبیین دقیق ‌تر این مسائل و وراثتی بودن مزاج افراد نیازمند مطالعات تخصصی ‌تر و گسترده‌ تر است که در صورت ادامه مطالعات و رسیدن به یافته‌ های جدیدتر می‌ تواند در بهبود سلامت نسل نیز کمک ‌کننده باشد. با این حال دکتر مرتضی صفوی، متخصص تغذیه با تأیید این مسئله و تأثیر سردی و گرمی بر روح و جسم انسان می ‌گوید: " برخی افراد طبیعت سرد دارند و با خوردن مواد غذایی سرد مثل ماهی، سردی می‌ کنند که به عبارتی بدن ضعف می‌ کند و دچار سُستی مفاصل، کندی حرکت، خواب ‌آلودگی و یا کم‌ حوصلگی می ‌شود. "
بر اساس برخی از یافته ‌های علمی و تحقیقات متخصصان طب سنتی اساساً این مسئله که برخی از غذاها گرم و برخی از غذاها سرد هستند درست است و بهتر است افراد با تشخیص این که طبع سرد یا طبع گرم دارند، به رعایت اعتدال در مصرف مواد غذایی اهمیت بدهند.
همان ‌طور که گفته شد در طب ایرانی تئوری بنیادی داریم به نام اخلاط چهار گانه(صفراوی، دموی، بلغمی و سوداوی) که این اخلاط چهار گانه ترکیباتی مایع هستند.
بر اساس این تئوری غذایی که می ‌خوریم در کبد تغییر ماهیت داده و فعل و انفعالاتی روی آن صورت می ‌گیرد و به چهار شکل در می ‌آید:
ترکیبی قرمز متمایل به زرد به نام صفرا که به هضم غذا کمک می ‌کند و کارکرد مغزی را افزایش می ‌دهد.
ترکیب دیگر سرخ‌ رنگ است به نام دم یا خلط خون که اکسیژن و مواد غذایی را به بافت‌ ها و سلول ‌های بدن می ‌رساند.
ترکیب سوم که بلغم نام دارد، قرمز کم‌ رنگ است و وظیفه تسهیل کار مکانیکی و لغزش مفاصل روی هم و تشکیل بافت عصبی و سلول‌ های مغزی را دارد.
ترکیب چهارم قرمز و جگری رنگ است که سودا نام دارد و وظیفه طبیعی تحریک اشتها و تشکیل بافت استخوانی را دارد.
به این ترتیب هر ماده غذایی وقتی وارد بدن می ‌شود، بسته به مزاجش موجب تولید اخلاط چهار گانه می‌ شود و البته یکی را بیشتر تولید می ‌کند. افراد باید مشخص کنند که در کدام یک از مزاج‌ های چهار گانه صفراوی، دموی، بلغمی و سوداوی قرار می‌ گیرند و برای این کار لازم است تا بدانند که علائم هر یک از این مزاج‌ ها چیست و بیشتر علائم کدام یک از این مزاج‌ ها با آن ها تطابق دارد.
مزاج افراد دموی گرم و تر و رنگ چهره آن ها قرمز و پُرخون است.
این افراد معمولاً کسل بوده و خواب زیاد و سنگینی دارند و در فصل بهار این حالت برای آنان تشدید می‌ شود. دهان دره، کش و قوس بدن و کشیدن دست‌ها به اطراف جزو حالات آن ها است. این افراد معمولاً خوش ‌اخلاق هستند و خون ریزی از نقاط مستعد مثل بینی و لثه در آنان شایع است.
اما مزاج بلغمی‌ ها سرد و تر است.
این افراد چهره سفید دارند و پوست آن ها سرد و نرم و شفاف است. آب زیاد دهان، کمی تشنگی و عطش، نرم بودن گوشت اندام‌ ها، از علائم دیگر افراد بلغمی است. ماست، دوغ و سبزیجات دشمن این افراد است. خوش ‌خوابی،‌ کند فهمی، افت حافظه، کم‌ رنگی ادرار و زبان نرم و پوشیده از بار سفید از دیگر علائم افراد این گروه است که علائم آن ها در زمستان شایع ‌تر است.
صفراوی مزاج‌ ها دارای مزاج گرم و خشک هستند و سفیدی چشم آنان به زردی می ‌زند.
دهان، زبان و بینی آنان خشک است و عطش آنان زیاد و اشتهای شان کم است، هنگام لمس، اندام ‌های آن ها گرم است و از هوای خنک لذت می ‌برند. این افراد بیشتر در سن جوانی دچار این مشکلات می‌ شوند و در فصل تابستان مشکلات آن ها شدت پیدا می‌ کند، این افراد باید تعادل در مصرف مواد غذایی را رعایت کنند و مصرف غذاهای پُرکالری و گرم برای آنان مضر است.
دکتر انوشیروانی نیز در بیان نشانه‌ های طبع سرد و گرم در افراد می ‌گوید:
گرم بودن سطح پوست و احساس گرمی توسط خود فرد، کم‌ چربی بودن بدن، سرخی یا زردی رنگ بدن، برجستگی مفاصل، اتساع و آشکار بودن عروق، زیاد بودن طول و عرض و ارتفاع نبض، سریع و شدید بودن واکنش بدن به خوراکی‌ های دارای طبیعت گرم، سرعت در حرکات، تندی بوی ادرار و عرق بدن، بیداری زیاد، زود خشمی، شجاعت، پُرحرفی و تند و پیوسته سخن گفتن، از جمله نشانه‌ های عام فرد گرم مزاج تندرست است.
سرد بودن سطح پوست و احساس سردی توسط خود فرد، چربی‌ دار بودن بدن، سفیدی رنگ بدن، پنهان بودن مفاصل و باریکی عروق، کم بودن طول و عرض و ارتفاع نبض و سریع و شدید بودن واکنش بدن به غذاهایی که طبیعت سرد دارند، کندی در حرکات و خونسردی و دیر خشم بودن از علائم عام فرد سرد مزاج تندرست است که در هر دو گروه این نشانه‌ ها علل دیگری نیز دارد و افراد نباید آن ها را نشانه‌ های قطعی و یک سویه بدانند و تغییر دقیق این نشانه ‌ها و علائم جسمی و روحی بر عهده پزشک طب سنتی است.
اما افراد با رعایت نکاتی می‌ توانند از نشانه‌ های سرد و گرمی که در بدن آن ها بروز می ‌کند، جلوگیری کنند، هرچند به گفته دکتر انوشیروانی، باید به این نکته توجه داشت که ویژگی‌ های رفتاری، دلالت مطلق بر نوع مزاج ندارند، زیرا در اثر تربیت و محیط فرهنگی و شرایط گوناگون دیگر، تحت تأثیر قرار می‌ گیرند و دیگر این که نشانه ‌های گرمی و سردی تا زمانی که فرد افعال و اعمال روزانه ‌اش را به درستی و بدون اختلال و نقصان انجام می‌ دهد، بر بیماری دلالت نمی ‌کند و به بیان دیگر ویژگی‌ های یاد شده اقتضای مزاج طبیعی فرد هستند و نیازی به درمان طبی ندارند. اگر چه تدبیر غذایی و سایر تدابیر برای پیشگیری از افراط این نشانه‌ ها لازم است.
گرم مزاج و سرد مزاج‌ ها چه نکاتی را باید رعایت کنند؟
دکتر رضایی‌ زاده درباره این که افراد گرم ‌مزاج یا سرد مزاج چه نکاتی را باید رعایت کنند، می ‌گوید:
* افرادی که مزاج گرم و خشک دارند باید از هوای تازه و خنک بهره ‌مند شوند و در رژیم غذایی خود از آب و مایعات ، میوه و سبزیجات تازه مثل کاهو و اسفناج استفاده کنند و از نوشیدن بیش از اندازه چای و قهوه خودداری کنند. این افراد همچنین باید مصرف غذاهای گرم و خشک را به خصوص در هوای گرم کاهش دهند.
* به گفته ی وی افرادی که مزاج گرم و تر دارند باید از مقادیر مساوی میوه‌ جات یا سبزیجات و گوشت استفاده کنند، غذاهای دریایی نیز برای این افراد مفید است. همچنین این افراد باید از غذاهایی با فیبر بالا استفاده کنند تا اجابت مزاج طبیعی داشته باشند و افرادی که دارای مزاج سرد و تر هستند حتی ‌المقدور باید روزانه فقط 2 وعده غذا میل کنند، زیرا توانایی دستگاه گوارش افراد سرد و تر کم است و لازم است حداقل حدود 10 تا 12 ساعت بین دو وعده غذایی ‌شان فاصله بیفتد. اگر در بین وعده‌ های غذایی احساس گرسنگی کردند مقدار کمی میوه مانند سیب، گلابی و یا سالاد همراه با مقدار مناسب از روغن زیتون یا پودر آویشن میل کنند. غذای این افراد باید سرشار از پروتئین و فیبر (تخم‌ مرغ ، گوشت، میگو و جگر) باشد و در زمستان و شب‌ ها در مصرف غذاهای سردی ‌بخش احتیاط کنند.
* به گفته وی افراد دارای مزاج سرد و خشک باید از مایعات به اندازه کافی استفاده کنند و هر روز یک لیوان آب سیب یا آب هویج میل کنند و از مصرف غذاهای یخ ‌زده ، کهنه و کنسرو شده خودداری کنند. این افراد باید مصرف مواد سرد و خشک را کاهش دهند. البته مصرف زیاد مواد گرمی ‌بخش قوی مانند فلفل، سیر، پیاز، زنجبیل و... نیز برای این افراد مناسب نیست.
در مجموع باید گفت رعایت سردی و گرمی غذاها برای افراد با توجه به طبع سرد یا گرم ‌شان اهمیت دارد.
افراد باید توجه کنند گوشت گوسفند، گندم ، خرما، عسل، مغزها مانند گردو، پسته، بادام، فندق و بادام زمینی ، شیره انگور ، هویج، انجیر، دارچین، زنجبیل، زعفران، بابونه و نعناع از جمله غذاهای گرم به حساب می ‌آیند و گوشت گاو و ماهی، جو، ماست، دوغ، انار، آلو ، خیار، گوجه فرنگی ، هندوانه، باقلا، غوره، کدو، نارنج، لیمو و سماق غذاهای سرد محسوب می ‌شوند.
اما به گفته دکتر انوشیروانی لازم است تا درجه گرمی و سردی درخوراکی‌ ها یکسان نباشد و دوم این که برای توصیه یا پرهیز دادن از خوراکی‌ ها عوامل دیگری مانند مزاج شخصی، اقلیم زیستی و محل زندگی او، همچنین سن و جنسیت و شغل و عادات او نیز دخالت دارند. به خصوص در زمانی که عارضه یا مشکلی برای افراد پیش نیامده است، افراط در مصرف یا سختگیری غیر منطقی در پرهیز از خوراکی‌ های پاکیزه و سالم، ناروا و نادرست است


نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: چهار شنبه 7 دی 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

حتماً شما هم زنان و مردان جوانی را دیده اید که به علت های مختلف از ازدواج خود پشیمان هستند یا این که دوران مجردی را به زندگی زناشویی ترجیح می دهند. بعضی ها به دلایلی مانند، کم سن و سال بودن هنگام ازدواج، اجبار والدین، تنهایی، نداشتن تجربه و آگاهی کافی از زندگی زناشویی و اختلاف های پدر و مادر تن به ازدواج داده اند و آن را ناموفق می پندارند و آرزو دارند به گونه ای از شر آن خلاص شوند.
درست است که در ازدواج های ناموفق معمولاً اشتباه هایی وجود داشته و بعضی توافق ها نسنجیده صورت گرفته یا به طور کل آن وصلت از پایه اشتباه بوده است اما به هرحال آن وصلت انجام شده است و بهتر است بعد از اشتباه بزرگی (ازدواج نامناسب) که رخ داده است با تأمل و درایت بیشتری نسبت به حل ادامهﻱ موضوع اقدام شود.
شاید در برخی از زندگی ها طلاق آخرین و بهترین راه باشد اما راه های متفاوتی وجود دارد که می تواند پایه های سست یک زندگی مشترک را تنومند نموده و طول عمر آن را به سال های متمادی افزایش دهد. اغلب مشکلات زندگی زوج های جوان به علت عدم تجربه و اطلاعات کافی از نحوهﻱ کنترل زندگی مشترک می باشد و این که دختر و پسر جوان نیاموخته اند چگونه همسرداری کنند و چگونه بر مشکلات پیش آمده غالب شوند یا چگونه ایجاد علاقه کنند!
برای هر کاری “داشتن تجربه“ و “راهنمایی شدن“ مهم ترین ملزوماتی است که موجب رسیدن به نتایج مطلوب در آن کار می شود و عدم آگاهی و نداشتن راهنمای مناسب هم متقابلاً بزرگ ترین ضربه ای است که می توان بر پیکرهﻱ اهداف خود وارد کرد.

ادامه مطلب
نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: دو شنبه 5 دی 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

این یک داستان واقعی است!
اون شب وقتی به خونه رسیدم دیدم همسرم مشغول آماده کردن شام است. دستشو گرفتم و گفتم: باید راجع به یک موضوعی باهات صحبت کنم. اون هم آروم نشست و منتظر شنیدن حرف های من شد. دوباره سایه رنجش و غم رو توی چشماش دیدم. اصلا نمی دونستم چه طوری باید بهش بگم، انگار دهنم باز نمی شد. هرطور بود باید بهش می گفتم و راجع به چیزی که ذهنم رو مشغول کرده بود، باهاش صحبت می کردم. موضوع اصلی این بود که من می خواستم از اون جدا بشم. بالاخره هرطور که بود موضوع رو پیش کشیدم، از من پرسید چرا؟! اما وقتی از جواب دادن طفره رفتم خشمگین شد و در حالی که از اتاق غذاخوری خارج می شد فریاد می زد: تو مرد نیستی
اون شب دیگه هیچ صحبتی نکردیم و اون دایم گریه می کرد و مثل باران اشک می ریخت. می دونستم که می خواست بدونه که چه بلایی بر سر عشق مون اومده و چرا؟ اما به سختی می تونستم جواب قانع کننده ای براش پیدا کنم. چرا که من دلباخته یک دختر جوان به اسم"دوی" شده بودم و دیگه نسبت به همسرم احساسی نداشتم. من و اون مدت ها بود که با هم غریبه شده بودیم من فقط نسبت به اون احساس ترحم داشتم. بالاخره با احساس گناه فراوان موافقت نامه طلاق رو گرفتم. خونه، 30درصد شرکت و ماشین رو به اون دادم. اما اون یک نگاه به برگه ها کرد و بعد همه رو پاره کرد.
زنی که بیش از 10 سال باهاش زندگی کرده بودم تبدیل به یک غریبه شده بود و من واقعا متاسف بودم و می دونستم که اون 10 سال از عمرش رو برای من تلف کرده و تمام انرژی و جوانی اش رو صرف من و زندگی با من کرده، اما دیگه خیلی دیر شده بود و من عاشق شده بودم. بالاخره اون با صدای بلند شروع به گریه کرد، چیزی که انتظارش رو داشتم. به نظر من این گریه یک تخلیه هیجانی بود. بالاخره مسئله طلاق کم کم داشت براش جا می افتاد.
فردای اون روز خیلی دیر به خونه اومدم و دیدم که یک نامه روی میز گذاشته! به اون توجهی نکردم و رفتم توی رختخواب و به خواب عمیقی فرو رفتم. وقتی بیدار شدم دیدم اون نامه هنوز هم همون جاست. وقتی اون رو خوندم دیدم شرایط طلاق رو نوشته. اون هیچ چیز از من نمی خواست به جز اینکه در این مدت یک ماه که از طلاق ما باقی مونده بهش توجه کنم. اون درخواست کرده بود که در این مدت یک ماه تا جایی که ممکنه هر دومون به صورت عادی کنار هم زندگی کنیم. دلیلش هم ساده و قابل قبول بود: پسرمون در ماه آینده امتحان مهمی داشت و همسرم نمی خواست که جدایی ما پسرمون رو دچار مشکل بکنه! این مسئله برای من قابل قبول بود. اما اون یک درخواست دیگه هم داشت: از من خواسته بود که بیاد بیارم که روز عروسی مون من اون رو روی دست هام گرفته بودم و به خانه آوردم و درخواست کرده بود که در یک ماه باقی مونده از زندگی مشترکمون هر روز صبح اون رو از اتاق خواب تا دم در به همون صورت روی دست هام بگیرم و راه ببرم!

ادامه مطلب
نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: دو شنبه 5 دی 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

شناخت چنین عواملی می‌تواند مسیر حرکت جامعه را به سوی ترقی و تعامل هموار سازد، به طوری که علاوه بر درک عمل آنها و جلوگیری از تداوم آن عمل با ارائه راه حل‌هایی به سلامت جامعه کمک نماید.

به عنوان مثال مسأله اعتیاد را در نظر بگیریم. این مساله هم به عنوان یک مشکل فردی و هم یک معضل اجتماعی مطرح است. روشن است در سطح اجتماعی منجر به از بین رفتن نیروها و انرژی بارآور جامعه می‌شود. شناسایی علل اساسی و کنترل آنها می‌تواند بسیاری از نیروهای از دست رفته جامعه را تجدید نموده، در مسیر کار سالم جامعه هدایت کند.

آسیب شناسی اجتماعی همچون سایر حوزه‌های اجتماعی از شیوه عملی برای بررسی موضوعات مورد نظر خود استفاده می‌کند. به عبارتی برای مطالعه و بررسی علل، زمینه‌ها و راه حل‌ها در زمینه کجروی‌ها و آسیب‌ها، هم از لحاظ ذهنی به صورت شناخت مفاهیم خاص و هم به کمک ابزار وسایل تحقیق عینی به صورت پژوهش‌های علمی استفاده می‌شود.

ارتباط کامل و نزدیک این حوزه با رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی کاملا واضح و روشن است. هر چند این حوزه عمدتا به عنوان یک شاخه میان رشته‌ای معرفی می‌شود، اما در واقع یکی از مباحث اساسی جامعه شناسی محسوب می‌شود.

از سوی دیگر آسیب شناسی اجتماعی ارتباط بسیار نزدیکی با روانشناسی دارد. از آنجایی که عمل فردی و روانی نقش بسزایی در بروز جرم و انحراف دارند، آسیب شناسی اجتماعی از ارتباط نزدیکی با روانشناسی بهره می‌برد و تلاش می‌کنند در یافته‌ها و نظرگاه‌های آن برای بررسی‌های خود مورد استفاده کند.

یافته‌های روانشناسی اجتماعی کمک‌های شایان توجهی در نظریات مربوط به آسیب شناسی اجتماعی می‌کند. از سوی دیگر آسیب شناسی اجتماعی با علوم پزشکی، حقوق، روانشناسی و ... ارتباط دارد.

به عنوان مثال در بررسی پدیده‌ای با نام ایدز به عنوان یک معضل اجتماعی، نظریات مربوط به آسیب شناسی اجتماعی در کنار اطلاعات پزشکی و اطلاعات روانشناختی قرار می‌گیرد. همچنین مددکاری اجتماعی از جمله شاخه‌هایی است که با آسیب شناسی اجتماعی در ارتباط است.

برخی از انواع آسیب‌های اجتماعی:

خودکشی: خودکشی هر چند در وهله اول یک مشکل فردی به شمار می‌رود ولی از آنجایی که فرد در اجتماع زندگی می‌کند و تأثیرات متقابلی همواره بین آنها برقرار است، به عنوان یک معضل اجتماعی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

آمار خودکشی معمولا با سایر جرایم و آسیبها ارتباط پیدا می‌کند، به طوری که در میان گروه‌های مبتلا به اعتیاد خودکشی بیشتر دیده می‌شود.

همچنین در آسیب‌های مربوط به انحرافات جسمانی بویژه در میان قربانیان این انحراف خودکشی پدیده شایعی است. در میان بیماران روانی بویژه افسردگی‌های شدید نیز اغلب خودکشی مسأله قابل توجهی است.

خودکشی پیوندهایی با متغیرهای اجتماعی دارد بطوری که علاوه بر تأثیری که از شرایط اجتماعی را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.

ارائه راهکارهای مناسب در بررسی مشکلات گروه‌های در معرض خطر مثل معتادین و خانواده‌های آنها، بیماران روانی و خانواده‌های آنها، خانواده‌های نابسامان و آموزش‌های فردی در مواجهه با تغییرات اساسی روش‌هایی سودمند خواهد بود.

در این راستا توجه به گروه‌های سنی که در معرض خطر بیشتری هستند و خودکشی در میان آنها رواج بیشتری نسبت به سایر گروه‌های سنی دارد، مثل نوجوانان و جوانان اهمیت زیادی دارد.

اعتیاد: اعتیاد به معنی تمایل به مصرف مستمر یا متناوب یک ماده برای کسب لذت یا رفع احساس ناراحتی اطلاق می‌شود که قطع آن ناراحتی‌های روانی یا اختلالات جسمانی ایجاد می‌کند.

در گرایش به اعتیاد عوامل مختلفی شناسایی و مطرح شده‌اند. این عوامل هر چه باشند، سرچشمه بسیاری مشکلات فردی، خانوادگی و اجتماعی هستند. اعتیاد به سبب ویژگی‌های ذاتی خود، اغلب با سایر آسیب‌ها همراه می‌شود و موجب هدر رفتن نیروهای ثمربخش جامعه می‌شود.

سرقت

بطور کلی سرقت و دزدی هم از لحاظ عرفی و هم از لحاظ قانونی به عنوان یک آسیب جدی محسوب می‌شوند. هر چند عوامل متعددی در بروز این مشکل شناخته شده‌اند، مثل فقر و بیکاری، اعتیاد و شیوه‌های تربیتی، اما باید توجه داشت مبانی شخصیت اهمیت ویژه در ارتکاب دزدی دارند.

این افراد معمولا از لحاظ رشد اخلاقی در سطح خیلی پایین و ضعیف هستند و بطور کلی ثبات و استواری و قدرت تحلیل و تفکر درباره پیامدهای رفتار خود را به قدر کافی ندارند.

در مباحث مربوط به علل دزدی، به علل تربیتی تأکید فراوان می‌شود. الگوهای رفتاری خود والدین، واکنش‌های آنها درباره دزدی‌های کوچک دوران کودکی، مسأله پول توجیهی و کمک به شناخت مسأله مالکیت در دوره کودکی در ارتباط نزدیک با رفتارهای دزدی بزرگسالی و نوجوانی دارند.

انحراف جنسی

غریزه جنسی هم می‌تواند منشأ بروز عالی‌ترین نمودارهای ذوقی و هنری باشد و هم منشأ تشکیل بنیاد یک خانواده و هم منشأ بسیاری از جرائم.

عوامل مختلف محیطی و خانوادگی و اجتماعی سر منشأ بروز انواع انحرافات جنسی هستند. هر چند برخی از این نوع انحرافات مشکلاتی فردی هستند، ولی اکثر آنها به آن جهت که در ارتباط با فرد دیگر معنی پیدا می‌کنند عوارض اجتماعی را در بر خواهند داشت.

از سوی دیگر مبارزه با این دسته از آسیب‌ها در برخی موارد نیازمند تغییرات اساسی اجتماعی است و لازم است تحولاتی کلی و برنامه‌ریزی‌های دقیقی جهت رفع آنها صورت گیرد و این تغییرات با ارائه آموزش‌های وسیع اجتماعی برای افراد و خانواده‌ها و رفع عوامل بنیادی امکانپذیر خواهد بود.

این دسته از انحرافات نیز اغلب با سایر آسیب‌ها در ارتباط نزدیک هستند و گاهی حتی موجب بروز مشکلات جدی می‌شوند. مثل بیماری ایدز که با انحرافات جنسی ارتباط نزدیک دارد.

مهاجرت: مهاجرت علاوه بر مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که دارد مستلزم تغییراتی خاص است که مطابقت و سازگاری با آنها اغلب مشکلاتی را برای فرد و جامعه ایجاد می‌کند.

به عبارتی علاوه بر اینکه مهاجرت در برنامه ریزی‌های کلان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مشکلاتی را ایجاد می‌کند، مثل مهاجرت روستاییان به شهرها که خالی شدن روستاها از سکنه، کاهش کشاورزی، افزایش مشاغل کاذب و ... را به دنبال دارد موجب می‌شود، تا فرد برای سازگاری با تغییرات حاصل فشار زیادی را متحمل شود.

شوک فرهنگی یکی از عوارض حاصل از مهاجرت است که با اضطراب و افسردگی، احساس جدا شدن و مسخ واقعیت و مسخ شخصیت مشخص است.

تحقیقات نشان می‌دهد شیوع مشکلات روحی و روانی بین مهاجرین بخصوص در بین مهاجرینی که شرایط مقصد بسیار متفاوت از شرایط مبدأ یا محل سکونت قبلی آنها بوده است شیوع بیشتری دارد. رایج‌ترین اختلال علائم پارانوئید یا سوء ظن است که به احتمال قوی به دلیل تفاوتهای آنان از نظر زبان ، عادات و آداب و رسوم، چهره، نوع لباس و غیره است.

فقر: فقر در واقع مادر تمام آسیب‌های اجتماعی است. فقر با بسیاری مسائل زیر پا از جمله ضعف تندرستی و افزایش مرگ و میر، بیماری روانی، شکست تحصیلی، جرم و مصرف دارو رابطه دارد.

هر چند خود فقر بطور ذاتی یک مشکل و آسیب است، اما این لزوما به این معناست که تمام افرادی که زیر خط فقر زندگی می‌کنند.

افرادی نابسامان و مشکل ساز برای اجتماع هستند. مشکلات اقتصادی ، عدم تأمین نیازهای جسمی و روانی اغلب زمینه‌ای برای بروز و ظهور مشکلات اجتماعی دیگری است.

بیکاری: بیکاری معضل اجتماعی دیگری است که هم آسیب‌های جدی فردی و هم آسیب‌های قابل ملاحظه اجتماعی را در دامن دارد. بیکاری بویژه در نسل پر انرژی و جوان که انرژی و قدرت و نیروهای آنها راکد و بی‌مصرف باقی می‌ماند نمود بیشتری پیدا می‌کند و زمینه را برای انوع انحرافات اجتماعی فراهم می‌سازد.

وجود فرصتهای همیشه خالی، عدم تحمل بیکاری، فقدان قدرت تأمین نیازها به دلیل نداشتن درآمد، زمینه‌هایی آماده برای کاشت بذر جرم و انحرافات می‌باشند.

بی‌خانمانی: منابع فزاینده‌ای وجود مسائل ویژه‌ای را در افراد بی خانمان تأیید می‌کنند. چنین کسانی ممکن است در خیابان‌ها سرگردان باشند یا به علل برخی بزهکاریهای دیگر که معمولا توأم با بی خانمانی آنهاست مثل دزدی، اعتیاد و ... در زندان‌ها یا کانون‌های اصلاح و تربیت بسر برند.

در بین افراد بی خانمان دسته‌های مختلفی از افراد دیده می‌شود، یک دسته شامل بیماران روانی شدید هستند که اغلب یا مدت‌هاست از خانواده خود دورند یا بطور موقتی از خانه خارج شده‌اند. معتادین گروه دیگری از این افراد را شامل می‌شوند که معمولا مراحل عمیق اعتیاد خود را می‌گذرانند.

کودک‌آزاری: کودک آزاری عبارت است از هر گونه فعل یا ترک فعلی که باعث آزار روحی و جسمی و ایجاد آثار ماندگار در وجود یک طفل شود، برخی از این آثار می‌تواند مخفی باشد.

ممانعت از حاضر شدن در کلاس درس، محروم کردن او از غذا، حبس در حمام یا زیر زمین اشکال مخفی کودک آزاری است.
تنبیه بدنی و تجاوز جنسی به کودک هم از انواع کودک آزاری فیزیکی است که علائم آن قادر به ردیابی است.

کودک آزاری مربوط به طبقه خاصی نمی‌شود و فقر فرهنگی به اندازه فقر اقتصادی می‌تواند در آن خطر آفرین باشد، به نحوی که مسئله کودک آزاری در بین افراد تحصیلکرده و با بضاعت مالی خوب هم دیده می‌شود.

در این میان باید توجه داشت که کودک آزاری با تنبیه بدنی متفاوت است. با تنبیه به کودک می‌فهمانند که باید رفتار خود را اصلاح کند؛ اما متاسفانه به علت عدم آگاهی و همچنین نقض قانونی بسیاری از پدران و مادران به بهانه تنبیه کودکان خود را در معرض هر گونه آسیب روحی و روانی قرار می‌دهند.

به طور کلی می‌توان کودک آزاری را به 3 بخش تقسیم کرد. کودک آزاری جسمی، یعنی تنبیه بدنی سخت و محروم کردن کودک از غذا و پوشاک، کودک آزاری جنسی یعنی سوء استفاده جنسی توسط اطرافیان و همچنین بی‌توجهی به نیازهای کودکان و آفرینش خلاقیت توسط آنها. کار اجباری نیز یکی از شایع‌ترین موارد کودک آزاری است.

نباید انواع خشونت‌های کلامی و روحی را نیز نادیده گرفت. تحقیرکردن، سرکوفت زدن، مقایسه نادرست با همسالان، ناسزا گفتن و ...اگر تداوم داشته باشد، می‌تواند جزو انواع کودک آزاری شمرده شود.

تکدی‌گری: یکی از مسائل مورد توجه مطالعات جامعه شناسی تکدی گری است که با ساخت‌های اجتماعی - اقتصادی هر جامعه‌ای در ارتباط است. تکدی‌گری یکی از معضلات و آسیب‌های اجتماعی کلانشهر به حساب می‌آید.

آنان که با گدایی کردن حیات می گذرانند، نه تنها به کار تولیدی نمی پردازند یا خدمتی ارائه نمی دهند، بلکه در مسیرهای انحرافی قدم می گذراند. در این حالت، جامعه آسیب دیده و مغشوش می شود و در نهایت راه برای هنجارشکنی هر چه بیشتر باز می شود.

طلاق: طلاق به معنی پایان قانونی ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر است. طلاق معمولاً وقتی اتفاق می‌افتد که استحکام رابطه زناشویی از بین می‌رود و میان زن و شوهر ناسازگاری و تنش وجود دارد.

طلاق اجتماعی، تغییرات در دوستی‌ها و سایر روابط اجتماعی است که مرد یا زن طلاق گرفته با آن‌ها سر و کار دارند. طلاق روانی، موقعیتی است که از طریق آن فرد پیوندهای وابستگی عاطفی به همسرش را قطع کند و به تنها زیستن تن دردهد.
نبود ناگهانی همسر ممکن است احساس اضطراب یا هراس ایجاد کند؛ هر چند برخی نیز ممکن است پس از طلاق احساس خوشحالی داشته باشند.

معمولاً زنان از طلاق بیش از مردان از نظر اقتصادی زیان می‌بینند، اما فرآیندهای سازگاری روانی و اجتماعی برای مردان و زنان تفاوت چندانی ندارد. بعضی از مردان و زنان ممکن است پس از طلاق به ازدواج مجدد تن در دهند.

خشونت علیه زنان:  خشونت علیه زنان نوعی بیماری همه‌گیر جهانی است که در سکوت پیشروی می‌کند و همه ملیت‌ها کم و بیش به آن مبتلا هستند. زنان همچنان با این زشت‌ترین نماد تبعیض و نابرابری در حقوق و در زندگی روزمره خود در سرتاسر جهان روبه‌رو هستند.خشونت علیه زنان هر گونه عمل خشن مبتنی بر جنسیت است که موجب آزار یا صدمه جسمی، جنسی یا روانی گردد. عواقب غیرکشنده خشونت عبارتند از: عوارض روانی: اضطراب، افسردگی، ترس، کاهش اعتماد به نفس، مشکلات جنسی، وسواس، اختلال خوردن، اختلال خواب، سرزنش خود و اختلال در ایجاد ارتباط. افسردگی در 2 ماه اول پس از خشونت رایج است و اضطراب در یک سال اول.

نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: دو شنبه 5 دی 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

الف ).وجود وسواس فكري – عملي :

وسواس فكري به 4صورت تعريف مي شود.:

1).افكار,  تكانه ها, ياتصاوير ذهني برگشت كننده وپايدار كه درمقطعي از اختلال به شكلي مزاحم ونامناسب تجربه مي شوند وباعث اضطراب يا ناراحتي قابل ملاحضه مي شوند.

2).اين افكار  تكانه ها ياتصاوير ذهني صرفا نگراني هاي مفرظ درباره زندگي واقعي نيست .

3).شخص مي كوشد اين قبيل افكار  تكانه ها ,ياتصاوير ذهني راناديده بگيرديا سركوب كند , ياآن ها را بافكرياعملي ديگر خنثي نمايد.

4).شخص واقف است كه افكار,  تكانه ها , ياتصاوير ذهني وسواس محصول ذهن او هستند .

وسواس عملي به2صورت تعريف مي شود:

1)رفتارهاي تكراري (مانندشستن دست , بازبيني,  منظم كردن ) يااعمال ذهني (مانند دعاكردن  شمارش تكرار واژه ها به آرامي )

2)رفتارها يااعمال ذهني براي پيشگيري يا كاستن از پريشاني يا پيشگيري از يك رويداد يا موقعيت هولناك طراحي مي شوند با اينحال رفتارها يا اعمال ذهني يا به طريقي واقعگرايانه با آنچه قرار است خنثي يا پيشگيري شود ارتباط ندارد يابه طور آشكار افراطي هستند .

ب).در مرحله اي از سير اين اختلال شخص متوجه شده است كه وسواس هاي فكري يا عملي او مفرط يا غير منطقي است.

ج).وسواس هاي فكري يا عملي منجر به پريشاني قابل ملاحضه مي شوند , وقت گير هستند (بيش از يك ساعت در روز وقت گير است) يابه طور محسوس با وظايف عادي , كاركرد شغلي (تحصيلي) يافعاليت هاي يا روابط اجتماعي عادي شخص تداخل مي كند.

د).اگر يك اختلال ديگر از محور I وجود داشته باشد ,محتواي وسواس هاي فكري – عملي محدود به آن نمي شود ومانند اشتغال ذهني با غذا در صورت وجود اختلال خوردن ,مو در صورت وجود وسواس موكني ,نگراني در مورد ظاهر در صورت وجود اختلال بد شكلي بدن ,اشتغال ذهني با داروها در صورت وجود اختلال مصرف مواد ,اشتغال ذهني در مورد داشتن يك بيماري جدي در صورت وجود خود بيمارانگاري ,اشتغال ذهني با اميال يا تمايلات جنسي در صورت وجود ناهنجاري جنسي يا نشخوار ذهن گناه آلود در صورت وجود اختلال افسردگي عمده ) .

ه).اين اختلال ناشي از اثرات فيزيولژيك مستقيم مواد يا يك بيماري جسماني نيست . (راهنماي تشخيصي وآماري اختلالات رواني .1994)

شايع ترين وسواس هاي فكري :

 شايعترين وسواس هاي فكري عبارتند از افكار مكرر درباره آلودگي (مانند ,آلوده شدن در اثر دست دادن ) ,ترديد هاي مكرر (مانند ,ترديد در مورد اينكه آيا فرد عملي را انجام داده است يا نه ,مانند مجروح كردن يك فرد در حادثه ي رانندگي يا ترك خانه بدون قفل كردن درب ) ,لزوم قرار گرفتن اشياء با يك نظم خاص (مانند ,پريشاني شديد در زماني كه اشياء نامنظم يا نا متقارن مي شوند ),تكانه هاي پرخاشگرانه يا زننده (مانند آسيب رساندن به كودك خود يا فحاشي در كليسا و تصوير سازي ذهني جنسي ( مانند تصور مكررصحنه اي شهوت انگيز . ( راهنماي تشخيصي وآماري اختلالات رواني .1994)

 

سبب شناسي وسواس فكري عملي‌ : 

1-عوامل بيولژيك

2-توارث

3-عوامل رواني اجتماغي

 

1- عوامل بيولژيك :انواع ناهنجاري هاي بيولژيك در گروه هاي بيماران وسواسي – جبري گزارش داده شد است .اولا مشاهده شده كه   بيماران مبتلا به اختلال وسواسي جبري معمولا سابقه تولد تروماتيك داشتند, كه نقش ضربه مغزي را در سبب شناسي اين اختلال مطرح مي سازد .همچنين مشاهده شده كه بعضي از بيماران مبتلا به صرع لوپ تامپورال علائمي مشابه آنچه در اختلال وسواسي جبري ايديوپاتيك ديده مي شود دارند.دربيماران مبتلا به اختلال وسواس جبري نابهنجاري هاي غير اختصاصي الكتروآنسفالوگرافيك بالاتر از ديگران است  چنين فرض شده است كه اين ناهنجاري ها ممكن است بيشتر درنيمكره چب متمركز باشد , فرضيه اي كه بالاتر بودن ميزان بروز چب دستي در اين بيماران آن را تقويت مي كند. مطالعات الكتروآنسفالوكرافي در. خواب ناهنجاري هايي  مشابه آنچه در افسردگي ديده مي شود نشان داده است ,  مثل كوتاه تر شدن دوره نهفتگي REM . (سادوك , پورافكاري , 1386 )

2-توارث :مطالعات ژنتيك اختلال وسواسي –جبري به علت نادر بودن آن محدود بوده است .به نظر مي رسد كه حداقل در مواردي از اين اختلال اساس ارثي وجود دارد.ميزان بروز آن در بستگان درجه اول بيمار 3تا 7 درصد است. (سادوك , پورافكاري , 1386 )

 

3-عوامل رواني اجتماعي :اختلال وسواسي جبري نوع شديدي  از اختلال شخصيت جبري نيست . اكثريت بيماران مبتلا به اختلال وسواسي جبري علائم جبري پيش از بيماري ندارند .بنابراين چنين صفاتي براي پيدايش اختلال وسواسي جبري نه لازم ونه كافي است. (سادوك , پورافكاري , 1386 )

 

عوامل روان پويائي : فرويد سه مكانيسم دفاعي عمده رواني عمده را توصيف مي كند كه تعيين كننده شكل وكيفيت علائم وسواس جبري وصفات شخصيتي آن است :جداسازي  , ابطال,  واكنش سازي .

جداسازي :يك مكانيسم دفاعي رواني است كه شخص را از عواطف وتكانه هاي اضطراب انگيز حفظ مي كند وقتي جداسازي روي مي دهد عاطفه وتكانه از فكر جدا شده واز خود اگاه بيرون رانده مي شود.

ابطال :اين مكا نيسم به   اقدامي جبري اطلاق مي شود كه به منظور پيشگيري يا باطل نمودن نتايج كه بيماربه طور غير منطقي از يك فكر يا تكانه وسواس ترساننده انتظار دارد صورت مي گيرد.

واكنش سازي :هم جداسازي وهم ابطال مانورهاي دفاعي هستند كه در پيدايش علائم باليني نقش اساسي دارند .در واكنش سازي بيشتر به الگوهاي ظاهري رفتار و گرايش هاي هشيارانه اي اطلاق مي شود كه درست مخالف  تكانه هاي  اساسي آن ها است .براي شخص الگو اين غالبا بسيار اغراق آميز وگاهي كاملا نامتناسب جلوه مي كند . (سادوك , پورافكاري , 1386 )

 

سير يا دوره OCD

اگرچه اختلال وسواس فكري – عملي  معمولا در نوجواني يا اوايل بزرگسالي شروع مي شود اما ممكن است در دوران كودكي نيز آغاز شود ( راهنماي تشخيصي وآماري اختلالات رواني .1994)  امادر مطالعه اي كه توسط برگ انجام شده بود نشان دا ده  شده كه در اكثر كودكان نشانه هاي OCD بدون درمان ناپديد مي شود(استكتي ,توزنده جاني ,1377.)  وتحقيقات نشان داده است كه متوسط سن شروع وسواس در مردان پايين تر از زنان است يعني بين 6 تا 15 سالگي براي مردان وبين 20 تا 29 سالگي براي زنان ( راهنماي تشخيصي وآماري اختلالات رواني .1994)   دراكثر موارد شروع اين ااختلال تدريجي است ولي در بعضي موارد شروع حاد ناگهاني نيز ملاحضه شده است در حدود 50 تا 70 درصد موارد شروع علائم در پي يك اتفاقئ استرس آميز  مثل حاملگي  مسائل جنسي يا مرگ يكي از نزديكان روي مي دهد .چون بسياري از بيماران علائم خود را پنهان مي كنند غالبا در مراجعه به روان پزشك 5 تا 10 سال تاخير روي مي دهد  (سادوك , پورافكاري , 1386 ) طبق مطالعات در مانجويان ازدواج كرده ديرتر براي درمان مراجعه مي كنند تا درمانجويان ازدواج نكرده. شايد روابط زنا شويي چتر حمايتي را براي اين قبيل درمانجويان باشد (استکتی ،توزنده جانی ،1377)

 

تشخيص افتراقي OCD

 

1-خودبيمارانگاري: فكر وخيال درباره جسم وبدن ومراجعه مكرر به دكتر براي اطمينان يابي از سلامتي اش كه در خودبيمار انگاري وجود دارد دقيقا مشابه ترس هاي وسواسي و تشريفات وسواس  است .برخي درمانجويان مانند آن هايي كه پيوسته خود را مبتلا به نوعي ناراحتي جسمي  (مانند سرطان سينه ) تصور مي كنند  در مرز ميان وسواس فكري و خودبيمار انگاري  هستند .البته در خود بيمار انگاري تگراني  عمده فرد درباره مبتلا شدن به يك بيماري است  ونه داشتن بيماري .

 

2-بي اشتهايي وترس از چاق شدن :بي اشتهاي وترس از چاق شدن وناراحتي حاصل از چنين ترس هايي كاملا شبيه وسواس فكري است .

 

3- وسواس مو كني :وسواس مو كني نيز شبيه به OCDاست .باوجود اين اين  اختلال موكني ويژگي فكر وسواسي را ندارد وكشيدن مو معمولا خوشايند ورضايت بخش ( 0تقويت كننده مثبت ) تجربه مي شود  تااين كه تنها كاهش دهنده ناراحتي باشد آن طور كه در OCD وجود دارد.

 

3-اختلال هاي اضطرابي :اضطراب شايع ترين حالت خلقي در OCD است  به طوري كه مشخصه حداقل 75 درصد درمانجويان است . از جمله اختلال هاي اضطرابي ,اختلال اضطراب فراگير است كه بر حسب نگراني مفرط مشخص مي شود ,اما  اين قبيل نگراني ها برساس اين واقعيت است كه شخص آن را به صورت نگراني مفرط در مورد اوضاع زندگي واقعي تجربه مي كند از وسواس فكري تمييز داده مي شود .براي مثال ,دلواپسي مفرط درباره اينكه فرد ممكن است شغلش را از دست بدهد,منجر به نگراني خواهد شد نه وسواس فكري زيرا محتواي وسواس فكري شامل مسايل واقعي زندگي نيست .

 

4-تيك ها وحركات قالبي : تيك ها وحركات قالبي بايد از وسواس عملي تمييز داده شوند . تيك يك حركت آواگري قالبي ناموزون ناگهاني سريع وبرگشت كننده است (مانند چشمك زدن,  بيرون آوردن زبان  , صاف كردن گلو).حركت كليشه اي يك رفتار حركتي غير كاركردي مكرر وظاهرا اجباري است (مانند كوبيدن سر,  پيچش دادن به بدن,  گاز گرفتن خود  ) .برخلاف وسواس عملي  تيك ها , حركات كليشه اي معمولا پيچيدگي كمتري دارند براي خنثي سازي وسواس هاي فكري طراحي نمي شوند .

 

5-اختلال شخصيت وسواسي جبري  :مشكل ديگري كه با اختلال وسواس –اجباري اشتباه مي شود ,اختلال شخصيت وسواسي است .صفت وسواس اغلب براي توصيف اشخاص وقت شناس ومنظم به كار برده مي شود. اما ميان افرادي كه وسواسي ناميده مي شوند وآن هايي كه اختلال وسواس –اجبار  مبتلا هستند  تفاوت وجود دارد از جمله ويژگي هاي شخصيت وسواسي –اجباري :  1-وجود كمال گرايي كه در انجام تكاليف  به اين صورت كه ممكن است شخص به اين دليل كار مهمي را به تعويق مي اندازد كه افكار مربوط به كامل بودن هر چيز قدرت عمل را از او گرفته است  2- اشتغال ذهني با جزئيات  يا قواعد ( شخص زمان زيادي را صرف جزئيات بي اهميت مي كند به طوري كه از اصل موضوع رافراموش مي كنند 3- اصرار به اينكه كه ديگران در انجام  كارها از روش او تبعيت كنند  4-وقف كردن خود براي كار 5- ناتواني در تصميم گيري  6- وظيفه شناسي بيش از حد وانعطاف نداشتن درباره مسائل اخلاقي 7- محدوديت در ابراز عواطف 8- فقدان سخاوت  9- ناتواني در دور انداختن اشياي بي ارزش

اما تنها در صورتي تشخيص اختلال شخصيت وسواسي اجباري در فرد صدق مي كند كه حداقل 5 مورد از اين ويژگي ها را دارا باشند (بائر,  محمدي ,  1382).

 

6- افسردگي : شايد بيش از هر اختلال اضطرابي ديگر OCD با افسردگي همراه باشد (استكتي , توزنده جاني , 1377) در افسردگي شديد  غمگيني,  بروز تغييراتي در خواب واشتها , احساس گناه , گريه و افكار خود كشي  از نشانه هاي عمده هستند (بائر, محمدي  ,1382 .) .در دوره افسردكي عمده , اشتغال ذهني مستمر درباره موقعيت هاي بالقوه ناخوشايند درباره اعمال احتمالي ديگر شايع است ويك جنبه همخوان با خلق افسردگي در نظر گرفته مي شود تا يك وسواس فكري  (استكتي ,توزنده جاني ,1377.)

 

7- بي بندوبار ي جنسي ,سوء مصرف مواد  وقمار بازي مرضي : مشكلاتي همچون بي بند وباري جنسي ,سوءمصرف مواد وقمار باز ي اغلب بااختلال وسواس اجبار ي اشتباه گرفته مي شوند .معمولا افراد داراي  اين مشكلات از روي اجبار دست به عمل مي زنند اما اين افراد از پرداختن به فعاليت هاي اجباري لذت مي برند در مقابل ,اجبار هاي مرتبط به اختلال وسواس هرگز احساس خوشايندي را به همراه ندارند . اگرچه پرداختن به اين خواسته ها ممكن است موجب كاهش احساس هاي ناخوشايند شود ,اما افراد مبتلا به اختلال وسواس هميشه از انجام اين فعاليت ها احساس تنفر مي كنند ( بائر , محمدي , 1382.)

 

8- اختلال توره :يكي از تفاوت هاي بين اختلال وسواس واختلال توره در اين است كه بيماران مبتلا به وسواس اگرچه مايلند كلمات زشت وقبيح بر زبان بياورند يا به ديگران دشنام دهند ولي هرگز اين كار را انجام نمي دهند ,در صورتي كه مبتلايان به اختلال توره اغلب اين اميال را به عمل مي آورند ,از ديگر تفاوت هاي اساسي بين اختلال وسواس واختلال توره اين است كه بيماران مبتلا به وسواس معمولا مي توانند توضيحي براي علت انجام برخي از آداب خود ارائه دهند .اگر از آنان سؤال شود چرا اين كار را انجام دادي ممكن است پاسخ دهند براي اينكه خانه ام مورد سرقت قرار نگيرد ,قفل در را بررسي كردم .در صورتي كه بيمار مبتلا به اختلال توره نمي توانند توضيح دهند كه چرا به طور مكرر سينه خود را صاف مي كند .(بائر , محمدي , 1382)

درمان به ادامه مطلب.................

 


ادامه مطلب
نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: دو شنبه 5 دی 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

تست اضطراب ( روانشناسی )

در تست زیر تعیین کنید در همین لحظه چه احساسی دارید؟!


سوال:

1) به خود مطمئن هستم؟

الف) بسیار زیاد
ب) زیاد
ج) تا حد متوسط
د) کمی
ه) هرگز

2) می توانم بر افکار خود تمرکز کنم؟

الف) بسیار زیاد
ب) زیاد
ج) تا حد متوسط
د) کمی
ه) هرگز

3) آرام هستم؟

الف) بسیار آرام
ب) تا حدود زیادی آرام
ج) تا حد متوسط
د) کمی آرام
ه) هرگز

۴) عصبی هستم

الف) هرگز
ب) بسیار کم
ج) تا حد متوسط
د) خیلی
ه) همیشه

5) ناراحت هستم

الف) هرگز
ب) بسیار کم
ج) تا حد متوسط
د) خیلی
ه) همیشه

6) بدنم همواره مرطوب است

الف) هرگز
ب) بسیار کم
ج) تا حد متوسط
د) خیلی
ه) همیشه

7) نفسم منظم است

الف) هرگز
ب) بسیار کم
ج) تا حد متوسط
د) خیلی
ه) همیشه

8)احساس تنش در معده دارم

الف) هرگز
ب) بسیار کم
ج) تا حد متوسط
د) خیلی
ه) همیشه

 

 

 

 

حالا امتیاز ها را با هم جمع کنید:

الف)۱ امتیاز ب) ۲ امتیاز ج) ۳ امتیاز د) ۴ امتیاز ه) ۵ امتیاز

 

امتیاز بین ۳۲ تا ۵۰

شما به اضطراب شدید مبتلا هستید, به طور حتم باید به روان شناس مراجعه کنید.

 

امتیاز بین ۲۴ تا ۳۲

اضطراب شما کمی بیش از حد طبیعی است که با توجه به شدت کم اختلال, می توانید با استفاده از کتابهای اضطراب آن را هم برطرف کنید

 

امتیاز کمتر از ۲۴

افراد طبیعی را می رساند که اختلال اضطرابی و مشکل عمده ای ندارند

نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: سه شنبه 29 آذر 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

خواستگاری، اولین گام در ازدواج نیست

به نظر می رسد که قبل از اقدام به خواستگاری، شایسته است فرد از آمادگی های شناختی خانوادگی و اقتصادی برخوردار باشد و به عبارت دیگر، فرد باید از معیارهای یک ازدواج موفق، آگاهی کافی داشته باشد و ویژگی های یک همسر شایسته و لایق را بشناسد و از ملاک های اساسی و غیراساسی، اطلاع کافی داشته باشد؛ تا هنگام جمع بندی و تصمیم گیری، بتواند ملاک اساسی را فدای ملاک غیراساسی نکند. برای این کار، باید با مطالعه یا با مشورت با افراد با تجربه، از هدف ازدواج، شرایط ازدواج و معیارهای همسر لایق و مناسب، شناخت لازم را به دست آورده؛ نه این که به محض مشاهدة فردی که به چشم ظاهربین او مناسب آمد، در فکر ازدواج با او غوطه ور شود و خواستگاری از او را طراحی کند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم به سراغ او رفته، دربارة چگونگی طرح درخواست خود از او، برنامه ریزی کند.

خانواده ها و والدین نیز باید آمادگی کافی برای خواستگاری را داشته باشند. هر خانواده ای از جایگاه و موقعیت اجتماعی خاصی برخوردار است و عزت و شأن خانوادگی آنها، از اهمیت زیادی برخوردار است و اگر برای فرزندشان اقدامی می کنند، نمی خواهند با پاسخ صریح و غیرمناسب - با عزت و شخصیت خانوادگی و اجتماعی شان – رو به رو شوند؛ بلکه می خواهند اگر اقدامی کردند و پاسخ منفی هم گرفتند، شأن و منزلت اجتماعی و خانوادگی شان زیر سؤال نرود. بنابراین، قبل از اقدام به خواستگاری، باید دربارة احتمال توافق و پاسخ مثبت طرف مقابل و عدم توافق، فکر کند. اگر خانواده ها به علت های مختلف، نتوانند دربارة ازدواج فرزندشان در زمان حاضر بیندیشند، سخن از خواستگاری، بیهوده به نظر می رسد. بنابراین، یا باید آن را به تاخیر اندازد یا به فکر فراهم کردن شرایط باشند.

 

خواستگاری، محرمانه باشد

مراسم خواستگاری اولیه، در حد ممکن، باید خصوصی و محرمانه باشد؛ بدین معنی که غیر از دو خانوادة پسر و دختر، افراد دیگری، نباید از موضوع خواستگاری مطلع شوند و به قول معروف، بهتر است از ابتدا قضیة خواستگاری را جار نزنند و بر سر زبان ها نیندازند؛ تا اگر - به هر دلیلی - توافقی حاصل نشد، یا طرفین همدیگر را نپسندیدند و ازدواج پا نگرفت، افراد به گمانه زدن های بی مورد و بی دلیل نپردازند؛ زیرا گاهی با مطرح شدن احتمالات بی اساس و غیرواقعی و تهمت زدن های مختلف، زمینة کاهش اعتبار فردی و خانوادگی یکی از دو طرف به وجود می آید و باعث لطمه زدن به آبروی اجتماعی افراد و خانواده ها می شود؛ مثلاً می گویند: لابد در دختر یا پسر عیبی بوده که او را نپسندیده اند و ازدواج سر نگرفته است و با تبدیل کردن کاه به کوه و بزرگ نمایی موضوع و ارتباط مسئله ای فرعی و غیرمرتبط با اصل ماجرا، آینده یکی از دو طرف را خراب می کنند و چه بسا شایعه سازی های دیگری را به دنبال داشته باشد و زمینة توافق های موارد بعدی را نیز از بین ببرد و به طور کلی، به اعتبار و آبروی حداقل یکی از دو خانواده، لطمه وارد می شود. بر همین اساس است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دربارة چگونگی خواستگاری می فرماید:

«اظهر انکاح و احفظ الخطبه؛ ازدواج و مراسم نکاح و عروسی را آشکارا برگزار کنید؛ ولی خواستگاری را محرمانه و خصوصی نگاه دارید».1

 

خواستگاری مستقیم نباشد

مرد نباید درخواست و تقاضای ازدواج با فرد مورد نظر را به طور مستقیم با او در میان بگذارد؛ بلکه باید اجازه دهد تا از طریق خانواده اش یا فرد دیگری - که از اعتبار اجتماعی کافی و موقعیت و جایگاه مناسب برخوردار است - این تقاضا مطرح شود؛ زیرا ازدواج، امر مقدسی است. بنابراین، خوب است که مقدمات آن هم بر پایه های صحیح اخلاقی و ارزشی و در هاله ای از حیای پسندیده قرار گیرد. ازدواج، یک معاملة مادی و تبادل کالا نیست که با هر کلام و عملی که نشانة رضایت دو طرف باشد، بتوان آن را انجام داد و به اجرا درآورد؛ بلکه مقدمة یک زندگی طولانی و دارای جنبه های مختلف روانی و معنوی است که زمینة آرامش و تکامل دو طرف را فراهم می کند. پس پایه ها و مقدمات آن - مانند خواستگاری - نیز باید در یک محیط آرام، بدون احساسات و مبتنی بر عقل و اندیشه، شکل گیرد. معمولاً خواستگاری های مستقیم، برخاسته از شور و اشتیاق غیرعقلانی است و سیطرة احساسات زودگذر در آنها کاملاً به چشم می خورد. این نوع خواستگاری ها که معمولاً مخفیانه و به دور از اطلاع و آگاهی خانواده ها انجام می گیرد، به جای این که زمینة ازدواج موفق را فراهم کند؛ تا به آشنایی با یکدیگر منجر شود، تنها موجب ارضای نیازهای جنسی و جسمی شده، وابستگی دو طرف را به هم شدت داده، در نتیجه، چشم و گوش هر یک از دو طرف را از شناخت دقیق و آگاهی از نقاط ضعف و قوت طرف مقابل، مسدود می کند و اجازه نمی دهد تا آنان دربارة نقایص، کمبودها و ضعف های طرف مقابل بیندیشند؛ زیرا با عینک محبت و علاقه به طرف مقابل، به شناسایی یکدیگر می پردازند و طبیعی است که چنین عینکی، مانع از شناخت صحیح، دقیق و مناسب خواهد شد.

بنابراین، توصیة می شود که خواستگاری به طور رسمی و از طریق خانواده ها و با نظارت و آگاهی آنها انجام گیرد.

 

خواستگاری باید از طرف مرد باشد

خواستگاری باید از سوی مرد و خانوادة او انجام گیرد؛ زیرا چنین اقدامی، منطبق با حفظ شئونات و احترام به شخصیت و ویژگی های زن و جنس مؤنت است. در طبیعت زن، حیا و میل به محبوب واقع شدن، نهادینه شده است و در طبیعت مرد جلب و تمنا و کشش به سوی زن، سرشته شده است. می توان گفت که تقریباً در تمام فرهنگ ها و جوامع، بر اساس این اصل فطری و طبیعت انسانی، به کرامت، عزت و حیای زن، ارج نهاده می شود و زن ضمن پذیرش این طلب و تمنا، عزت، شخصیت و احترام را محفوظ داشته، خود را از ابتذال و بی بند و باری، دور نگاه می دارد. جنس ماده در همة موجودات، بر مبنای اقتضای طبیعی و غریزی که خداوند در همة جانداران به ودیعه گذاشته، پذیرای عشق و ناز و جلوه گری است. به هر حال، طلب و تقاضا از طرف مرد و رضایت یا مخالفت از سوی زن، در اولین اقدام برای تشکیل خانوده، یعنی خواستگاری، آشکار می شود. بنابراین، خواستگاری باید با در نظر گرفتن شخصیت و حفظ حیثیت و ویژگی های خاص و منحصر به فرد هر یک از دو طرف - که مطابق با امور غریزی و طبیعی هر یک از دو جنس مذکر و مؤنث است - انجام می گیرد. استاد شهید مطهری در تحلیلی زیبا و با تکیه بر جنبه های زیستی و جنبه های روان شناختی، چنین می نویسد: «این که قدیم الایام مردان به عنوان خواستگاری نزد زن می رفته اند و از آنها تقاضای همسری می کرده اند، از بزرگ ترین عوامل حفظ حیثیت و احترام زن بوده است. طبیعت، مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن. طبیعت، زن را گل و مرد را بلبل، زن را شمع و مرد را پروانه، قرار داده است. این، یکی از تدابیر حکیمانه و شاهکارهای خلقت است که در غریزة مرد، نیاز و طلب و در غریزة زن، ناز و جلوه، قرار داده است؛ ضعف جسمانی زن را در مقابل نیرومندی جسمانی مرد، با این وسیله، جبران کرده است. خلاف حیثیت و احترام زن است که به دنبال مرد بدود؛ [اما] برای مرد، قابل تحمل است که از زن خواستگاری کند و جواب رد بشنود و آن گاه از زن دیگری خواستگاری کند و جواب رد بشنود؛ تا بالاخره زنی رضایت خود را به همسری با او اعلام کند؛ اما برای زن که می خواهد محبوب و معشوق و مورد پرستش باشد و از قلب مرد سر در آورد، تا بر سراسر وجود او حکومت کند، قابل تحمل و موافق غریزه نیست که مردی را به همسری خود دعوت کند و احیاناً جواب رد بشنود و سراغ مرد دیگری برود


نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: یک شنبه 27 آذر 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

جهان هر اندازه پیشرفته‌تر می‌شود، نیاز انسان تنها به ارتباط هم بالاتر می‌رود. انسان صنعتی که خود، آرمان‌ها و انگیزه هایش را گرفتار جهان مدرن می‌بیند ناگزیر است آن را پذیرفته و تابع آن باشد اما در فطرت خود در اوج شکوفایی و تکنولوژی دنبال عنصر دیگری است تا او را از تنهایی رها کند.

بنابراین او باز هم تکنولوژی را تنها راه تسکین دردهای خود دانسته و با پیشرفته تر کردن آن سعی می‌کند ارتباط خود را گسترش دهد.
بطوری که بعد از انقلاب صنعتی ارتباط انسان از تلگراف به تلفن تحول پیدا کرد و اکنون عمده ارتباط‌های بین فردی و یا حتی جمعی با وسیله پیشرفته‌تر مخابراتی یعنی تلفن‌های همراه شکل می‌گیرد. او همراه با توسعه علم سعی می‌کند دلتنگی‌هایش را کاهش دهد

مثل اینکه تلاش دارد سیستمی را اختراع کرده تا افراد هنگام صحبت کردن با تلفن همراه بدون در نظر گرفتن بعد مسافت تصویر یکدیگر را هم ببینند.

با این پیشرفت و توسعه در زندگی مدرن امروزی آنچه بیشتر از هر چیز جلب توجه می‌کند. اثر ورود این قبیل دستاوردهای بشری در زندگی آنها است. تئوری‌های اولیه جامعه‌شناسی و روانشناسی اجتماعی اثر تکنولوژی را بر زندگی انسان اثری جامع‌تر دانسته و معتقد است

تنها تکنولوژی است که به فرآیندهای فکری و روانی افراد تأثیر می‌گذارد. در حالی که مطالعات گسترده‌تر نشان داده است که این رفتار و خواسته‌ها و برخوردهای انسان است که بر تکنولوژی تأثیر متقابل می‌گذارد.

ورود فرهنگ جدید ارتباطی

در هر حال هم تکنولوژی تحت‌تأثیر شخصیت و روند فکری افراد قرار می‌گیرد و هم آدمی متأثر از تکنولوژی و دنیای مدرن خویش است. بدین ترتیب مطالعات زیادی پیرامون اثرات تکنولوژی بر زندگی افراد صورت گرفته است و نتایج جالبی نیز به‌دست آمده است.

دکتر علیرضا شریفی یزدی، جامعه‌شناس و عضو پژوهشکده خانواده در این باره می‌گوید: «دنیای معاصر ما دو ویژگی بارز دارد و آن هم بالا بودن حجم تبادل اطلاعات و ارتباطات الکترونیکی میان افراد است. این دو ویژگی کاملاً در وسیله ارتباطی تلفن همراه قابل مشاهده است.


زیرا تلفن همراه امروزی دستگاه چند رسانه‌ای است که افراد می‌توانند اخبار را از آن ردیابی کرده و به اینترنت و شبکه‌های روز دنیا متصل شوند و حتی از طریق آن به تحصیل مجازی در دانشگاه بپردازند. در همه این حالات این دستگاه مدرن روی زندگی انسان‌ها و ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی‌شان تأثیر می‌گذارد.

نسل‌های گذشته به‌دلیل محدودیت ارتباطی با افراد کمتری ارتباط فکری داشته‌اند و امروزه تلفن همراه با ورود به زندگی افراد دایره جغرافیایی دوستان را بیشتر پوشش می‌دهد.
امروزه ثابت شده است هر وسیله‌ای پس از ورود به بازار فرهنگ خاصی را وارد آن جامعه می‌کند.

کشورهایی که مبدأ هستند و مبدع تلفن همراه و تکنولوژی‌های بعدی آن هستند معمولاً به‌طور راحت‌تری فرهنگ استفاده را در آن جامعه رواج می‌دهند،

اما وقتی این تکنولوژی به سایر کشورهای مصرف‌کننده سوق داده می‌شود طبیعی است که نیاز به صرف زمان و آگاهی بیشتری برای فرهنگ‌سازی دارد.

گاهی اوقات این تکنولوژی باعث تغییر فرهنگ یک جامعه نیز می‌شود. به‌طور مثال پس از ورود این قبیل وسیله‌های ارتباطی به کشور ما فرهنگ رفت و آمد رودررو خانوادگی و صله رحم و ارتباط چهره به چهره کاهش پیدا کرده و به مرور زمان فرهنگ ارتباط تلفنی جایگزین آن شده است.

با این مثال می‌توان پی برد که علت مقاومت‌های روزبه‌روز خانواده‌ها در برابر پیامدهای منفی این وسیله ارتباطی چیست؟!

پیامدهای منفی استفاده از تلفن همراه

اگرچه تلفن همراه با همه فواید ارتباطی‌اش عضو جدایی‌ناپذیر زندگی ما است و فواید آن بیشتر از ضررهایش است اما از پیامدهای منفی آن که ناشی از همان تضاد و دوگانگی فرهنگی است نیز نباید غافل شد. دکتر شریفی یزدی می‌گوید: «ارتباطات سهل و آسان از طریق دستگاه تلفن همراه باعث شده


امکان نظارت والدین بر فرزندان و رفتار آنها کمتر باشد. در نتیجه کیان خانواده دچار مشکلات جدیدی می‌شود مثل اینکه فرزندانشان با شبکه‌هایی از افراد ناهمساز آشنا می‌شوند و با انبوه‌سازی شبکه‌های تلفنی، فرزندان حتی سیم‌کارت‌های متعددی در اختیار داشته و کنترل آنها از سوی والدین با مشکلات بیشتری روبه‌رو است.

پیشرفت تکنولوژی دستگاه‌های موبایل نیز امکانات نامناسب و خارج از سن مثل بلوتوث‌های ضداخلاقی و شرم ستیز را در اختیار کودکان قرار می‌دهد.

مراجعه به ادامه مطلب




http://up9.iranblog.com/images/l6r843m3sd7igxbkoax9.jpg

ادامه مطلب
نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: پنج شنبه 24 آذر 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 این 10 رفتار را در دوران نامزدی جدی بگیرید

 

یکی از نشانه‌های پنهانکاری دختر و یا پسر از همدیگر این است زمانیکه دختر و یا پسر، برخی از مسائل را بازگو نمی‌کنند و یا از جواب دادن به نامزد خود طفره می‌روند، در نتیجه می توان خیلی راحت به این مسئله پی برد.
در دروان نامزدی اگر دختر و پسر بخواهند به شخصیت واقعی یکدیگر پی ببرند، باید با هم صادق باشند؛ اما متاسفانه برخی افراد در این دوره صداقت نداشته و با اعمال فریبکارانه فرد مقابل خود را فریب می‌دهند.

به گزارش برنا، در این‌باره «حسن میرزا حسینی» دکترای روانشناسی و استادیار دانشگاه، می‌گوید: دوران نامزدی، دوره‌ای کاملاً حساس است که در آن دختر و پسر باید به شناخت از همدیگر، بپردازند. در این دوران جوانان با فرصت دادن به همدیگر می‌توانند بیشتر طرف مقابل را بشناسند.

بنابراین اگر آنها هر چقدر باهم صادق‌تر باشند، به نفع همدیگر کار کرده اند. در این برهه از زمان، دختر و پسر باید آنچه که هستند، رفتار کنند. البته باید بدانید که با یک و یا دو جلسه نمی‌توان راهکارهایی را در نظر گرفت که دختر و پسر را همدیگر را بشناسند؛ زیرا آنها روانشناس ماهر و خبره‌ای نیستند که رفتار فریبکارانه و یا فیلم بازی کردن طرفین را حدس بزنند. اما با بررسی، تحقیق و تفحص می‌توان به شخصیت ذاتی فرد تا حدودی پی برد.
هر چقدر دوران نامزدی طولانی باشد و به دختر و پسر فرصت بیشتر داده شود که در موقعیت‌های اجتماعی قرارگیرند، به شخصیت اصلی و واقعی همدیگر بیشتر، دست پیدا خواهند کرد و حتی می توان رفتار آنها را متناسب با موقعیت سنجید.بعضی از رفتارها در زندگی زناشویی ضعف آن زن و شوهر محسوب می‌شود که در دوران نامزدی می‌توان تا حدودی به آن پی برد، مانند:

 1.پنهانکاری

یکی از نشانه‌های پنهانکاری دختر و یا پسر از همدیگر این است زمانیکه دختر و یا پسر، برخی از مسائل را بازگو نمی‌کنند و یا از جواب دادن به نامزد خود طفره می‌روند، در نتیجه می توان خیلی راحت به این مسئله پی برد.

2.تناقض‌گوییشاید به این مثال توجه کرده اید که «دروغگو، کم حافظه می‌شود» یکی دیگر از روش‌های شناخت افراد این است که وقتی سوالی از او می‌پرسید، او به دروغ جواب شما را می‌دهد و اگر در زمان دیگری دوباره همان سوال را ‌پرسید جوابی می‌دهد که اصلا با قبل مطابقت ندارد.

 3.وانمودکردن یا نقش بازی‌کردز طریق تست‌های روانشناختی تا حدی می‌توان به این خصوصیات پی برد و محک زد که چقدر طرف مقابل می‌تواند خودش را خوب جلوه دهد و یا نقش بازی کند. البته ناگفته نماند، ممکن است بعضی دختر،پسرها واقعا خودشان را بدتر از آنچه که هستند، نشان دهند.

4.وسواس داشتن

 گاهی وقت‌ها فرد از آرایش و لباس پوشیدن طرف مقابل حساسیت نشان می‌دهد و به طرف مقابل تذکر می‌دهند، این رفتار نشان می‌دهد که طرف مقابل بسیار حساس بوده و ریزبین و نکته بین است.

 5.پرتوقع بودن

توقع برخی افراد بیش از توان فرد مقابل است و خیلی راحت می توان این رفتار را شناخت.

 6.عدم سازگاری

بارها اتفاق می‌افتد که دختر و پسر به علت عدم سازگاری از هم جدا می‌شوند و هیچ تفاهمی ندارد و هرکدام ساز مخالف طرف مقابل را می‌زند که این رفتار در دوران نامزدی قابل تشخیص است.

 7.زود رنج بودن

 یکی از ضعف‌های زن وشوهر در دوران زناشویی زودرنج بودن آن‌هاست و خیلی راحت این رفتار را می‌توان در دوران نامزدی تشخیص داد.

 8.بی‌ملاحظه بودن

یک رفتاری که باعث جدایی در بین زن و شوهر است، این است همسر آنها بی‌ملاحظه است. زمانیکه دختر و یا پسر در دوران نامزدی ملاحظه طرف مقابل و یا خانواده و اطرافیان را نکنند؛ قطعاً آنها بی‌ملاحظه بوده و فقط به فکر نیازهای خود هستند.

9.عمل نکردن به وعده و مقررات

زمانیکه در دوران نامزدی، بین دختر و پسر قرار ملاقات گذاشته می‌شود و فرد مقابل طبق همان وقت به محل قرار نمی‌رسد، می‌توان متوجه شد که در آینده هم، به قول و وعده خود عمل نخواهد کرد.

10.عجول بودن

 در بعضی اوقات شخص مقابل با کوچک‌ترین اشتباه از طرف دختر و یا پسر عصبانی شده و عکس العمل‌های غیر منطقی از خود نشان می‌دهند.یکی از بهترین روش‌های آشنایی طرفین«مسافرت» است. اگر دختر و پسر در دوران نامزدی به مسافرت بروند، خیلی بهتر می‌توانند به روحیات و شخصیت همدیگر آشنا شوند

 

نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

باحس بویایی عمرخودراتخمین بزنید

 

سلامت نیوز : با افزایش سن حواس انسان‌ها رو به ضعف می‌گذارد و به همین دلیل آن‌ها برای خواندن نیاز به عینک و برای شنیدن بهتر نیاز به سمعک پیدا می‌کنند.
اما نتایج یک تحقیق جالب نشان می‌دهد از دست دادن حس بویایی در سنین پیری یکی از نشانه‌های نزدیک بودن زمان مرگ شماست.
دانشمندان مرکز پزشکی دانشگاه راش در شیکاگو متوجه شدند هرچه قدر یک فرد در تشخیص عطرها و بوهای عادی توانایی بیش‌تری داشته باشد به همان اندازه شانس بیش‌تری برای زنده ماندن در سال‌های آینده خواهد داشت.
این تیم روی هزار داوطلب بین 53 تا 100 سال 12 آزمایش مختلف بویایی انجام دادند.
دکتر روبرت ویلسون در این باره گفت: ما بوهای مختلفی مانند بوی سیگار، لیمو، فلفل سیاه، شکلات و مانند آن‌ها را برای افراد تولید کردیم و توانایی شامه آن‌ها را در تشخیص این بوها سنجیدیم. البته هیچ کدام از شرکت‌کنندگان در این تحقیق به بیماری‌های مغزی یا پارکینسون دچار نبودند.
این تحقیقات به مدت 4 سال ادامه پیدا کرد و در این مدت 27.6 درصد از این افراد جان خود را از دست دادند. در نهایت شگفتی دانشمندان متوجه شدند افرادی که از بین این 12 بوی مختلف فقط قادر به تشخیص 6 بو بودند با احتمال 36 درصد بیش‌تر از دیگران در معرض خطر مرگ قرار داشتند. این در حالی است که افرادی که توانستند از بین این 12 بو 11 مورد را تشخیص دهند کم‌تر از دیگران در این مدت جان خود را از دست داده بودند.
زمانی که دانشمندان فاکتورهای دیگر مانند سن، ناتوانی جسمی، افسردگی و مانند آن‌ها را نیز در نظر گرفتند باز هم همین نتایج پابرجا بودند.
دکتر ویلسون و تیم همراهش با انتشار نتایج تحقیقات خود در نشریه حس‌های شیمیایی در این باره اعلام کردند: این مطالعات نشان می‌دهد افرادی که در تشخیص بوهای مختلف در سنین پیری مشکل دارند بیش‌تر از دیگران ممکن است جان خود را از دست بدهند.
مطالعات قبلی هم نشان داده بود ناتوانی در تشخیص بوها می‌تواند یکی از نشانه‌های معمول بیماری‌های مغزی و تخریب کننده اعصاب باشد. تمام این شرایط به آرامی در بدن رخ می‌دهند و در دراز مدت خطر مرگ یک فرد را افزایش می‌دهند.

 

 

نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

عزت نفس


 

ادامه مطلب
نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 
ازدواج یک نـهاد فـوق الـعـاده اســت، امـا آیا کسی دوست
دارد کـه در یـک نـهـاد قــرار بگیرد؟" ازدواج یکی از مـهمترین
تصمیماتی است که شما در زندگی خـود می گیرید. من و
هـمسرم 28 سـال پیش با هـم ازدواج کـردیــم. در آن زمان
خیلی از چیزهایی را که الآن می دانیم را نمی دانستیم و
مـطمئن هسـتم کـه تـعداد زیـادی از افراد نیز هستند که از
همان موارد مشابه اطلاع کافی ندارند. خداوند به من کمک کرد تا بتوانم 12 نمونه از بینش هایی را که قبل از ازدواج طرفین رابطه باید نسبت به آن آگاهی داشته باشند را در این قسمت برای شما تشریح می کنم.


1- ازدواج از سوی خدا برنامه ریزی و طراحی می شود. به همین دلیل در این امر خیر باید به دنبال رهنمود های خداوند باشیم. اغلب اوقات ما کاری را انجام می دهیم که دیده ایم دیگران انجام می دهند. افراد مختلف ایده های متفاوتی نسبت به ازدواج دارند، اما نمی توانیم نظر همه افراد را در مورد ازدواج بدانیم و در عین حال باید به خاطر داشته باشیم که چیزی که در مورد یک زندگی مشترک کار می کند، ممکن است در مورد سایر زندگی های مشترک درست از آب در نیاید. بنابراین به حرف چه کسی باید گوش کنید؟ خوشحالم که این سؤال برای شما پیش آمد. به عقیده من باید مطالعه خود را زیاد کرده و در برخی مواقع به کتب مذهبی نیز مراجعه کنید. از جمله کتاب های مفید در این زمینه می توان به موارد زیر اشاره کرد: "پیش از اینکه بله بگویید" نویسنده  نورمن رایت، "خیلی زود، خیلی صمیمی" نویسنده جیم تالی.

ادامه مطلب
نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: شنبه 12 آذر 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀




با اینکه هم آقایون و هم خانمها در رابطه ‌جنسی مرتکب اشتباه می‌شوند، اما اینبار فقط می‌خواهیم اشتباهات آقایون را طرح کنیم.

1. اینکه فقط در تختخواب دنبالش باشید. بعد از یک روز طولانی و خسته ‌کننده، وقتی با هم روی ملحفه‌ها می‌غلتید، اگر از قبل هیچ پیش‌درآمدی نبوده باشد، احتمال اینکه وارد اتفاق اصلی شوید بسیار کم است. دنبال کردن همسرتان یک کار تمام‌وقت است. زن‌ها خیلی دوست دارند که مردشان دنبالشان باشد و بهترین روش دنبال کردنشان، دنبال کردن فکری است. بگذارید بفهمد که به او فکر می‌کنید و تمایلاتتان تمام روز متوجه اوست.


2. حرف نزدن و مستقیم عمل کردن. خیلی از مردها به اشتباه تصور می‌کنند که رابطه ‌جنسی حتماً پیش می‌آید. به نظرتان رابطه‌ جنسی بخشی از زندگی زناشویی است، درست است؟ اگر این باور را دارید، باید بیشتر از این جمله ساده که، "عزیزم می‌خوای سکس داشته باشیم؟" تلاش کنید. بااینکه ممکن است تصور کنید که این جمله هیچ ایراد و اشکالی ندارد اما گفتن آن به این شکل آن را یک اجبار نشان می‌دهد. سعی کنید کمی رک‌تر بگویید، "عزیزم، می‌خوامت!"


ادامه مطلب
نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: شنبه 12 آذر 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 
 
 
 
-جلوی گریه خود را نگیرید و گهگاهی گریه کنید.

2- دست کم روزی 15 دقیقه را در سکوت بگذرانید و به نیازهای واقعی خود و نیز چیزهایی که دارید فکر کنید. سکوت عصاره‌ی آرامش است، با زور نمی‌توان آن را ایجاد کرد، باید زمانی که فرا رسید آن را بپذیرید. دست کم روزی یک ساعت، تنها به اتاقی بروید و در را به روی خود ببندید.

3- افراد آرام به خود می‌گویند که برای تغییر گذشته کاری نمی‌توان کرد، آنگاه از فکر ادامه زندگی لذت می‌برند.

4- وقتی احساس می‌کنید که سرتان پر از فکرهای جور و واجور است و جای خالی در آن نیست، با قدم زدن، آن‌ها را پاک کنید.

5- اگر نتوانید کسی را ببخشید، افکار خشمگین‌تان شما را برای همیشه با این افراد مرتبط خواهد کرد. شاد کردن دیگران، باعث آرامش می‌شود
.

6- آرامش را از کودکان بیاموزید، ببینید که چگونه در همان لحظه‌ای که هستند، زندگی می‌کنند و لذت می‌برند.

7- از همان که هستید راضی باشید، در این صورت احساس آرامش بیشتری می‌کنید.

8- هر چه اکسیژن بیش‌تری به شما برسد، آرام‌تر خواهید شد، خوب است در محل کار و زندگی خود گیاهی نگه دارید.

9- مهم نیست که با شما مودبانه برخورد کنند یا نه، برخورد مودبانه‌ی شما، باعث ایجاد آرامی و احساس خوبی در شما خواهد شد.

10- سرعت حرکت شما با احساستان رابطه‌ای مستقیم دارد، آرام راه بروید و حرکات بدن خود را آرام‌تر کنید، طولی نمی‌کشد که آرام خواهید شد. گاهی می‌توانید برای رسیدن به آرامش، دراز بکشید، عضلات خود را شل کنید و به هیچ چیز فکر نکنید.

11- با حرکات آرام و صحبت کردن شمرده، احساس آرامش را به جمع منتقل کنید. آیا تا به حال فرد آرامی را دیدید که با صدای بلند صحبت کند؟

12- با شوخ طبعی به آرامش خود کمک کنید.

13- راحتی، یکی از عناصر مهم آرامش است، مثل دمای مناسب، صندلی راحت و لباس و کفش راحت

· هر چند وقت یک بار ساعتتان را باز کنید و خود را از فشار زمان نجات دهید.

· در آوردن کفش‌ها به کاهش فشار عصبی کمک می‌کند.

· فشردن یک توپ کوچک، تنش‌های عصبی‌ای را که در انگشتان و دست‌های شما متمرکز شده‌اند، خالی می‌کند.

· لباس‌های گشاد و راحت، باعث ایجاد راحتی و احساس آرامش می‌شود.

14- لحظه‌های زیبای زندگیتان را بنویسید و از آن‌ها عکس و فیلم بگیرید، سپس بیش‌تر وقت‌ها آن‌ها را به یاد آورید و درباره‌شان فکر کنید و لذت ببرید.

15- هوای دریا، آب شور و صدای امواج، همگی باعث آرامش می‌شوند، مسافرت به سواحل دریا را فراموش نکنید.  تماشای ماهی‌ها مثل خیره شدن به دریا، در شما ایجاد آرامش می‌کند، زیرا ماهی‌ها آرام شنا می‌کنند و آرام تنفس می‌کنند.

16- آهسته غذا خوردن و جویدن، باعث تجدید قوای فکری و احساس آرامش خواهد شد.

17- برای تأثیر بیش‌تر و رسیدن به آرامش، در خود متمرکز شوید و آرام نفس بکشید.

18- تمرین کنید که آرام‌تر از حد معمول صحبت کنید، این کار خود به خود ضربان قلب و تنفستان را کم می‌کند و به شما اجازه می‌دهد، ذهن و فکرتان را از بسیاری مسایل پاک کنید.

19- اگر به عقاید مذهبی و معنوی پایبند باشید، به یکی از با افتخارترین روش‌های رسیدن به آرامش خاطر رسیده‌اید، آنگاه می‌توانید بگویید، الا بذکر الله تطمئن القلوب. اگر از خدا دور افتاده‌اید، اکنون آشتی است. داشتن یک تکیه‌گاه معنوی در حد تعادل موجب آرامش می‌شود.

20احساسات و مشکلات خود را به دیگران بگویید و آرامش بیش‌تری احساس کنید.

21- یکی از مهم‌ترین مهارت‌ها در آرام بودن، فکر نکردن به مسایل کوچک است، دومین مهارت، کوچک شمردن تمام مسایل است.
 
 
 

 

 

این مقاله به طور ویژه برای آنها که مجبورند در طول روزهای هفته به طور تمام وقت کار کنند و همیشه فقط و فقط منتظر رسیدن آخر هفته ها هستند و قادر نیستند از تجارب و امور روزمره خود لذت ببرند، بسیار مفید خواهد بود

نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: شنبه 12 مهر 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 
وزیر امور خارجه پیشین آمریکا، کلین پاول، در گفته های خود اظهار می دارد: "خوش بینی مداوم یکی از ضروریات زندگی است." این یکی از 13 اصلی است که او در کتاب خود با نام "سفر آمریکایی من" آورده است.

به دلیل حس مثبت گرایی که پاول در وجود خود داشت افراد مختلف در زمینه کاری خیلی سریع نسبت به او جذب می شدند. با بیان این مطلب که مثبت گرایی یکی از ضروریات زندگی است می توان به راحتی اعتماد و امید را به فرد مقابل انتقال داد.

همه می دانیم که از طریق مثبت گرایی به راحتی می توانیم به سمت موفقیت سوق پیدا کنیم، اما آیا شما یک حس مثبت دائمی را نسبت به فضای بیرون از خود به نمایش می گذارید؟

در این قسمت نکاتی را به شما آموزش می دهیم که با به کارگیری آنها به راحتی بتوانید انرژی مثبت خود را به دیگران نیز انتقال دهید.

1- سلام و احوالپرسی با همکاران
شاید به نظرتان سلام و احوالپرسی با همقطاران یک امر بدیهی باشد، اما آنقدرها هم که شما تصور می کنید پیش پا افتاده نیست. این کار چند لحظه بیشتر وقت شما را نمی گیرد اما در عوض باعث می شود که در نظر دوستان و همکارانتان فرد خوش مشرب، جالب، و به یادماندنی جلوه کنید.

من در طول زندگی شغلی خود هم شغل های تمام وقت داشتم و هم به عنوان مشاور برای شرکتهای بسیاری در شهرهای بزرگ و مختلفی فعالیت داشتم. خیلی از افراد را میدیدم که با سر پایین و چهره ترشرویی رفت و آمد می کردند. یادم می آید یک بار برای شرکتی مشاوره می کردم. مدیر امور مالی هر روز صبح که می آمد مستقیم به سمت دفتر خود می رفت و حتی یک لحظه هم توقف نمی کرد که به افرادی که بر سر راهش قرار دارند نیم نگاهی بیندازد. حتما تا به اینجا خودتان متوجه شده اید که او یکی از افرادی بود که هیچ کس به او علاقه ای نداشت. شاید کار او با اعداد و ارقام قابل ستایش بود اما در روابط خود با مردم یک فاجعه بود.

2- لبخند
این کار هم شاید بدیهی باشد اما افراد بسیار کمی هستند که در زمینه شغلی این کار را انجام می دهند. زمانی که مشغول صحبت کردن با کارکنان هستید و یا در حال سخنرانی می باشید اجازه دهید هر چند وقت یکبار لبخندی بر روی لبانتان بنشیند. آنقدرها هم که فکر می کنید کار دشواری نیست. با مشاهده یک لبخند گرم هر کسی احساس بهتری هم نسبت به خود و هم نسبت به شما پیدا می کند.

به عنوان مربی ارتباطات من مدیران و کارفرمایانی را دیدم که به صورت خود یک ماسک می زنند و زمانی که در حال صحبت کردن با خدمه، کارکنان و همکارانشان هستند به سختی چهره هایشان تغییر می کند. اما موفق ترین مدیران کسانی هستند که اعتماد به نفس کامل داشته، از زندگی خود لذت ببرند و از اینکه در زمان مناسب لبخند ملیحی بر لبان خود آورند هیچ ترسی به دل راه نمی دهند

 


ادامه مطلب
نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: شنبه 12 آذر 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

چرا خانم ها به آقایون گوش نمی دهند؟

1 - آنچه که زنان می خواهند بشنوند ، مخصوصا در آغاز یک رابطه ، بسیار مهم است؛برای مثال ، زمانیکه با مردی برای اولین بار دیدار می کنید او به شما می گوید " من دوست ندارم فقط با یک نفر دوست باشم !" ، آیا این مرد میتواند به شما متعهد باقی بماند؟او جلوی شما نشسته و کاملا صریح به شما می گوید که اهل تعهد و وفاداری نیست!!

 2- مردان و زنان احساساتشان را بسیار متفاوت از یکدیگر ابراز می کنند:مثل این است که مردان و زنان به دو زبان مختلف صحبت کنند. زنان از راه زبان احساسات به چیزی که می خواهند می رسند. مردان دوست دارند با عقل و منطق و روی یک محور مستقیم حرکت کرده و به چیزی که میخواهند برسند.

 3- زنان دوست دارند مردشان به آنها احساس حمایت و اتکا القا کند؛در عوض مردان دوست دارند در زمانیکه خانم هایشان با مشکلی مواجه می شوند راه حل های مختلف ارائه کنند. پس زنان دیگر چیزی به مردشان نمی گویندو مردان از این بابت گیج و آشفته می شوند!

 4- علائق یک مرد با همسرش کاملا متفاوت است!به گزارش پرشین وی ، ممکن است یک مرد به هواشناسی ، فوتبال علاقمند اما همسرش از آنها متنفر باشد. در این مورد باید هر کدام از آنها فضا و زمان خاص خودشان را برای رسیدن به مسائل و علائق خودشان داشته باشند.

5 - زنان در مورد مسائلی که در زندگی اطرافیانشان رخ می دهد احساس مسئولیت و نگرانی می کنند اما مردان به این مسله اهمیتی نمی دهند.

6- شاید زنان انتظار داشته باشند که مردشان مانند بهترین دوست شان رفتار کند. اما اینطور نیست! او شوهر شماست و یک مرد است ، دیدگاه و افکار متفاوتی دارد. به دیدگاه و افکارش احترام بگذارید.

 7- زنان دوست دارند مردشان فکر آنها را بخواند و زمانیکه این اتفاق رخ نمی دهد ناراحت و دلشکسته می شوند. این امر امکان پذیر نیست خانم ها ، حتی بعضی وقتها خودتان هم نمی توانید ذهن خودتان را بخوانید.

 8- زنان فکر میکنند هر حرفی که بزنند به مردشان لطمه ای وارد نمی کند: همه انسانها حساس هستند ، مرد و زن ندارد ؛ اگر شما از حرفی سخنی ناراحت می شوید و دلتان می شکند پس با مرد خود نیز با احترام و محبت رفتار کنید.

 9- آنچه که زنان می گویند دقیقا آن چیزی نیست که در ذهن شان می گذرد. البته این مورد می تواند در مورد تمام آدم ها صادق باشد ؛ اما اگر نتوانید معنای واقعی حرف تان را به طرف مقابل بفهمانید در دردسر می افتید.

10- هر دو شما ، - زن و شوهر- باید مهارت های گوش دادن را بیاموزی

نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: سه شنبه 8 آذر 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

    برای اینکه یاد بگیرید چگونه به مردم و خواسته های‌شان «نه» بگویید، مواردی که در زیر عنوان شده را بخوانید و از آنها به درستی و با دقت استفاده کنید:

به آرامی شروع کنید: شما می‌توانید مانند هر مهارت دیگری در زندگی بیاموزید که به دیگران «نه» بگویید. آموختن این مهارت می‌تواند کسب‌کردنی و قابل توسعه و بسط باشد و به مرور زمان می‌توانید بیاموزید که به راحتی به دیگران «نه» بگویید و بدانید که چگونه کاری که دوست ندارید انجام دهید را به‌صورت کاملا مودبانه نپذیرید و رد کنید. آن دسته از افرادی که معمولا به دیگران بله می‌گویند و خواسته‌هایشان را می‌پذیرند، استرس و فشار بیشتری را نسبت به افراد دیگر متحمل می‌شوند.


از موقعیت‌تان مطمئن باشید: شما باید به موقعیتی که در آن قرار دارید، اطمینان داشته باشید. اگر مطمئن نباشید، به‌صورت کاملا آشکار و واضحی در بدن، زبان، صدا و رفتار و کردار شما مشخص خواهد بود و این عدم‌اطمینان باعث ایجاد ضعف و سستی در رفتار و کردارتان خواهد شد.

 

بر احساس افسوس و تأسف‌تان غلبه کنید: ممکن است شما از دیگران بترسید و این افراد باعث ایجاد عصبانیت در شما شوند، زیرا کاری که از شما خواسته‌اند تا آن را انجام دهید، نپذیرفته‌اید و جواب رد به آنها داده‌اید. نه گفتن الزاما به این معنا نیست که اشخاص دیگر از دست شما ناراحت و عصبانی می‌شوند، بلکه بسیاری از مردم مسئولیت‌هایی که در زندگی بر عهده شماست را درک می‌کنند و می‌فهمند و به همین دلیل است که بسیاری از افراد، پذیرفته نشدن خواسته‌شان از طرف شما را به دل نمی‌گیرند و ناراحت نمی‌شوند. فراموش نکنید که اول از همه شما باید از خودتان مراقبت کنید زیرا اگر شما نتوانید از خودتان مراقبت کنید و نیازهای‌تان را برآورده‌سازید، چگونه می‌توانید از فرد دیگری نگهداری کنید؟

 

به خوشبختی و سعادت خودتان فکر کنید: سعی نکنید با خرج کردن از سعادت و خوشحالی خودتان، دیگران را خوشحال کنید. ممکن است در زندگی‌تان در مواقعی، بعضی کارهایی را که دوست ندارید انجام دهید، فقط و فقط برای اینکه دیگران را خوشحال کنید، انجام دهید. اگر شما همیشه سعی کنید به جای اینکه خودتان را خوشحال کنید، دیگران را شاد‌سازید، آسیب و صدمه جدی‌ای به‌خودتان وارد خواهید کرد.

 

 

از رویارویی و برخورد کردن با دیگران نهراسید: بسیاری از مردم که با گفتن «نه» به دیگران مشکل دارند، توانایی رویارویی و برخورد با دیگران را ندارند و می‌خواهند از استرسی که ناشی از نپذیرفتن خواسته دیگران است، دوری گزینند. شجاع و باشهامت باشید و در مواقع ضروری به خواسته‌های دیگران جواب «نه» بدهید.

 

  موضوع بحث را عوض کنید: اگر شخصی برای اینکه شما خواسته‌‌اش را انجام دهید، اصرار و پافشاری کرد و با سماجت خواسته‌‌اش را با شما در میان گذاشت، به سادگی برای مدت کوتاهی سکوت کنید تا زمانی که او احساس کند شما از سماجت و پافشاری او به تنگ آمده و خسته شده‌اید، سپس موضوع بحث را کاملا عوض کنید و در رابطه با موضوع دیگری که هیچ ربطی به خواسته او ندارد، صحبت کنید. بعد از آن می‌توانید سریعا مکالمه‌تان را قبل از اینکه خشم و غضب‌تان از بین برود و خواسته او را قبول کنید، به پایان برسانید

 


نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: سه شنبه 8 آذر 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

به این ده سوال پاسخ دهید تا دریابید که چه اندازه با احساسات و عواطف خود در ارتباط هستید سپس امتیاز های خود را جمع کرده و نتیجه حاصل را مشاهده نمایید!

راه و روشی است که هرشخص در زندگی پیش می گیرد (4 امتیاز)
اقتصاد جامعه (3 امتیاز)
اصولی است که هر کسی از هما کودکی با آن تربیت شده (2 امتیاز)
شانس و اقبال فرد است ( 1 امتیاز)

1-هنگامی که غمگین و ناراحت هستید, آیا می توانید علت ناراحتی خود را پیدا کنید؟

همیشه (4 امتیاز)
بیشتر اوقات (3 امتیاز)
برخی مواقع (2 امتیاز)
به ندرت ( 1 امتیاز)

 2-هر چند وقت یک بار شما چیزهایی را خریداری می کنید, ولی واقعا نمی توانید از پس هزینه های آن ها برآیید؟

 همیشه(1امتیاز)
بیشتر اوقات(2 امتیاز)
به ندرت (3 امتیاز)
هرگز ( 4 امتیاز)

 3-آیا شده که حرفی بزنید و بعد از گفتن آن پشیمان شده باشید؟

 اغلب (1 امتیاز)
گاهی (2 امتیاز)
خیلی کم (4 امتیاز)
هیچ وقت ( 3 امتیاز)

4-وقتی کسی شما را عصبانی کند, در این صورت شما:

 

 ۵-معمولا چند مدت طول می کش که به خواب بروید؟ 

معمولا تا به رختخواب می روید می خوابید (3 امتیاز)
 ۲۰دقیقه طول می کشد که بخوابی (4 امتیاز )
خواب راختی ندارید و سرجایتان می غلتید(1 امتیاز)
یک ساعت یا بیشتر( 2 امتیاز)

 ۶-معمولا در چه شرایطی به خود این اجازه را می دهید که گریه کنید؟                         

وقتی ناراحتم و فقط دوستان نزدیک یا خانواده ام حضور دارند (3 امتیاز)
هر زمان که احساس کنم نیاز به گریه دارم (4 امتیاز)
هر کاری می کنم تا گریه نکنم (1امتیاز)
وقتی که تنها هستم ( 2 امتیاز)

۷- آیا احساس می کنید که دوستان خوبی دارید؟ 

 جمع صمیمی از دوستان و اعضای خانواده دارم (4 امتیاز)
افراد کمی در زندگی ام هستند (3 امتیاز)
به سختی می توانم با دیگران ارتباط بر قرار کنم (2 امتیاز)
تنها متکی به خودم هستم و نیاز به کسی ندارم ( 1 امتیاز)

 ۸-تا چه حد به توانایی ها و استعدادهایتان اطمینان دارید؟

 خیلی زیاد (4 امتیاز)
زیاد (3 امتیاز)
کم (2 امتیاز)
اصلا ( 1 امتیاز)

 9-چه چیزی باعث شادی و رضایت بیشتر در شما می شود یا به عبارتی باعث ایجاد انگیزه بیشتر در کارهایتان است؟

 تحسین و تشویق دیگران (3 امتیاز)
حس درونی خود (4 امتیاز)
ترس از شکست (2 امتیاز)
زنده ماندن و حفظ حیات( 1 امتیاز)

 1۰: از نظر من شادی و خوشبختی هر کس عمدتا بر پایه  ...

 

 

با عصبانیت در مقابل او می ایستید (2 امتیاز)
به هیچ کس هیچ حرفی نمی زنید (1 امتیاز)
همه جا از آن شخص گله و شکایت می کنید(3 امتیاز)
به صورت آرام مساله را مطرح نمایید ( 4 امتیاز)


ادامه مطلب
نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: سه شنبه 8 آذر 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 آیا شما آرامش قلبی دارید؟

 

آرامش قلب شما بستگی به نوع رفتاری دارد که با آن دارید. اگر می خواهید خوشبختی و آرامش درونتان را محکی بزنید با ما همراه شوید و به سوالات زیر پاسخ دهید.

۱ـ زمانی که می خواهم بخوابم:

الف. اغلب مواقع به سختی به خواب می روم و صبح ها کمی گیج و کسل هستم.

ب. مثل یک کودک به خواب می روم و صبح زود قبل از زنگ ساعت بیدار می شوم.

ج. من شب زنده دارم. صبح ساعتم چندین بار زنگ می زند. دوست دارم روزهای تعطیل تا لنگ ظهر بخوابم.

 

 


ادامه مطلب
نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: سه شنبه 8 آذر 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نتايج بررسيهاي پژوهشگران انگليسي نشان مي دهد که کليد يک ازدواج موفق و پايدار در اين است که مردان در نظافت خانه به همسران خود کمک کنند.  محققان مدرسه اقتصاد لندن در بررسيهاي خود کشف کردند که راز يک زندگي زناشويي موفق در کارهاي خانه نهفته است.  برپايه اين بررسيها، مرداني که در برق انداختن کف پوش خانه و نگهداري از فرزندان به همسر خود کمک مي کنند با کمترين ميزان خطر جدا شدن مواجهند.  بي شک اين خبر براي مرداني که ترجيح مي دهند به جاي کمک کردن در کارهاي خانه، بقاي زندگي خود را با خريد يک هديه تضمين کنند چندان خوشايند نيست. اين محققان به منظور دستيابي به اين نتايج سه هزار و 500 زوج انگليسي داراي فرزندان متولد شده در دهه 70 را مورد بررسي قرار دادند و از آنها سئوالات دقيقي در مورد انجام کارهاي خانه، نگهداري از بچه ها زماني که آنها زير پنج سال داشتند و خريد خانه پرسيدند. اين بررسيها نشان داد که بيش از نيمي از مردان هيچ کاري در خانه انجام نمي دادند. در حالي که يک چهارم مصاحبه شوندگان اظهار داشتند که حداقل دو مورد از اين تکاليف را انجام مي دادند. يک چهارم بقيه نيز حداکثر سه يا چهار مورد از اين کمکها را مي کردند. نتايج اين بررسيها حاکي از آن است که حدود هفت درصد از زوجهاي شرکت کننده پيش از آنکه فرزندان آنها به سن 10 سالگي برسد از هم جدا شدند و 20 درصد از زوجها نيز تا پيش از رسيدن تولد 16 سالگي فرزند خود جدا شده بودند. ساير مرداني که در کارهاي خانه به ويژه نظافت و نگهداري از فرزندان به همسر خود کمک مي کردند ازدواج پايدارتري داشتند. براساس گزارش تلگراف، اين محققان در اين خصوص توضيح دادند: "خطر طلاق در بين مادراني که بيرون از خانه کار مي کنند زماني که مرد در کارهاي خانه کمک و از بچه ها مراقبت مي کند تا حد چشمگيري کاهش مي يابد (آمار طلاق در بين زناني که بيرون از خانه کار مي کنند بسيار بالا است). در حالي که ازدواجهايي که در آن پدر کار نمي کند و تمام وقت خود را به کارهاي خانه اختصاص مي دهد به همان پايداري ازدواجهاي سنتي است که در آن مرد بايد بيرون از خانه کار کند و زن بايد به کارهاي خانه رسيدگي کند." نتايج اين تحقيقات نشان مي دهد با توجه به اينکه انتظارات و توقعات زنان و مردان از سال 1975 تاکنون تغيير کرده است ميان رفتار شوهران و ثبات زندگي زناشويي يک ارتباط مستقيم وجود دارد

نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

4راهکار حفظ عشق را یاد بگیرید 

برخی از مردان نیاز دارند که مورد تایید همسرشان قرار بگیرند اما در صورتیکه از طرف همسرخود تحقیر شوند، این افراد بطور ناخودآگاه به جهتی می‌روند که نیازهای آنها برطرف شود.امروزه در جامعه، زن‌ها و مردها جدا از نیاز‌هایی فیزیولوژی، به یک‌سری نیازهای روانشناسی هم نیاز دارند، «حسین ابراهیمی مقدم» دکترای روانشناسی و مشاوره در این باره به برنا می‌گوید: زمانیکه نیازهای فیزیولوژی و روانشناسی به طور مناسب در چارچوب خانواده ارضا نشود، این احتمال وجود دارد که افراد دچار لغزش و خطا شوند.البته این لغزش و خطا بیشتر در افرادی وجود دارد که از لحاظ فرهنگی و یا از نظر نوع نگاه به زندگی از چارچوب پایین‌تری برخوردار باشند. فرض کنید؛ یک‌نفر در محیط خانواده از نظر گرسنگی ارضا نشود، احتمال دارد برای سیرکردن به یک نانوایی و یک رستوران مراجعه کند.این مساله، درمورد همه نیازها صدق می کند،مگر اینکه فرد از یک قدرت «خودکنترلی» برخوردار باشد و یک پایگاه معنوی ذهنی خوبی داشته باشند.اکثر روانشناسان، زمانیکه علل خیانت‌های زناشویی را بررسی می‌کنند، یکی از آن عوامل، بحث نیازهای فیزیولوژی و یا روانشناختی است و زن و شوهر خواهان آن هستند که نیازهایشان به اندازه کافی و به درستی ارضا نشده است.برای مثال برخی از مردان نیاز دارند که مورد تایید همسرشان قرار بگیرند، اما در صورتیکه از طرف همسرخود، تحقیر شوند، این افراد به طور ناخودآگاه به جهتی می‌روند که نیازهای آنها برطرف شود.همین طور برخی زن‌ها، نیاز زیادی به تمجید دارند و اگر احساس کنند که آن طور که باید، مورد لطف همسرشان قرار نمی‌گیرند ممکن است دنبال این باشد که این نیاز را در بیرون از خانه برطرف کنند.البته افرادی‌که در یک چارچوب فرهنگی ضعیف‌تری برخوردارند، لغزش و خطا در آنها مشاهده می‌شود. از طرفی دربرخی از خانواده‌ها دیده می‌شود که به دلیل ناپختگی و بی‌تجربگی تصمیم‌های مقطعی و آنی می‌گیرند که اصلاً به صلاح آنها نیست.واقعیتی وجود دارد که در بسیاری از خانواده‌ها، دوره‌ای در زندگی آنها به مشکلات و درگیری و بحث منحصر می‌شود که در این دوره‌ها زندگی چندان خوشایند نیست.این احتمال وجود دارد که مرد و یا زنی که از یک چارچوب تربیتی مناسب برخوردار نیست در همان برهه از زمان ناخوشایند، تصمیم عجولانه‌ای بگیرد که پایه زندگی خانواده‌ای دچار مشکل کند.در برخی از مواقع این امکان وجود دارد که بسیاری از این خیانت‌ها و مشکلات‌ها به دلیل که زن و شوهر از هم هیچ شناخت روانشناسی ندارند. به عنوان مثال مردهایی که از رسم و رسومات خاص مانند روز تولد، سالگرد ازدواج و یا این قبیل آگاه نبوده و اهمیت ویژه قائل نیستد.در نتیجه از نظر کلامی همسران را مورد تایید قرار نمی‌دهند. و همین طور زنانی که نسبتبه یک سری مسائل مانند پوشش، حجاب حساسیت خاصی از خود نشان می دهند و منجر به این می‌شود که طرف مقابلشان را به دلسردی دعوت کرده و او را از دامن خانواده دور کند.برای جلوگیری از این اتفاقات و حفظ عشق زناشویی می‌توان این 4راهکار را مدنظر قرار داد:

1- زن و شوهر باید برای گفت وگو و شناخت متقابل، زمان بیشتری را برای باهم بودن در نظر بگیرند.

2- در مورد خصوصیات روانشناختی همدیگر اطلاعات کافی داشته باشند.

3- محیط خانه را طوری فراهم کنند که تمام نیازهای طرف مقابل در آن محیط قابل ارضا و برطرف شدن باشد.

4- سعی کنند از مهرورزی، عطوفت و عشق ورزی چیزی کم نگذارند تا خانه،محیطی ایمن برای آنها باشد

نویسنده: علی اسلامی فارسانی ׀ تاریخ: دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , moshaver866.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com